این قضیه مربوط به بیشتر از ده سال پیشه، زمانی که خواهرم دانشجو بود. یه دوستی داشت که زمان دبیرستان تغییر میکنه و به سمت دین و مذهب گرایش پیدا میکنه. زمانی که دانشجو بودن با پسر داییش به همدیگه علاقمند میشن! پسر دایی قبلش با یه دختر خانومی قرار بوده ازدواج کنه که دختر رابطه رو به هم میزنه و باعث ضربه و آسیب به پسر میشه! دوست خواهرم و پسر داییش از نظر اعتقادی با هم تفاوت داشتن و خواهرم بهش میگفته که سرانجامی نداره این رابطه. دختر کوتاه نمیومده، قضیه بالا میگیره و خانواده ها مطلع میشن و حرف ها و بی احترامی هایی پیش میاد، دختر باز هم اصرار داره به موندن و کوتاه نیومدن! تا اینکه به خاطر بی احترامی به خانواده و پدر و مادرش تسلیم میشه! و پسر دایی رو رها میکنه. نمیدونم چند سال بعد ولی میدونم دختر ازدواج کرده با یه نفر دیگه. ولی از پسر دایی خبر ندارم:). (چون مربوط به خیلی سال پیش هست و فقط شنونده ماجرا بودم ممکنه در واقعیت تفاوت هایی بوده باشه.)
و حالا سوال!:)
بین عشق(دوست داشتن) یه نفر و عزت نفستون کدوم انتخاب می کنید؟