تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

حال خوب کن مثل:

✓ صدای اذان صبح در سکوت مطلق شب

✓ صدای اذان مغرب تو روستا با زمینه صدای باد و پرنده ها

✓ شنیدن صدای تپش قلب نوزادی که بغل گرفتی

✓ بارش برف در تاریکی شب زیر نور لامپ!

✓ صدای آب روان

✓ غذا خوردن نوزاد

✓ دیدن و خریدن کتاب

✓ دیدن و خریدن طلا (فک کنم آقایون بهش آلرژی دارن مخصوصا تازه داماد ها که کلی پول بابت طلا دادن یا باید بدن:))))

و...

مواردی هست که تجربه کردم و حس خوبشون در ذهنم ثبت شده! مطمئنا بیشتر از اینهاست ولی تا همینجا ذهن یاری کرد. بقیه اش با شما:)

 

+ چند تا از پست های قدیمیم خوندم! حس میکنم مشخصه که نسبت به گذشته تغییر کردم! 

+ چند روزی هست دارم فکر میکنم از دوران دانشگاه بنویسم یا نه! مطمئنا یادآوری اون دوران دلچسب نیست ولی گاهی نوشتن باعث میشه یه کم از زهر خارج بشه یا اینطور به نظر میرسه!:)

۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۰۴ ، ۰۰:۴۶
سین ^_^

داشتم تو حیاط قدم میزدم به صورت قطری! که مسافت بیشتری داشته باشم و دیر تر به تکرار برسم... نزدیک درختا بودم و داشتم برمیگشتم که صدای پیچیدن باد بین برگ ها رو شنیدم! حال خوب کن بود؛ مثل تصویر جوجه زیر بارون خیس شده که خودشو میتکونه:)

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۰۴ ، ۰۰:۰۶
سین ^_^

_ مهم نیست چی بشه؛ کنارت میمونم.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۰۴ ، ۰۰:۳۲
سین ^_^