تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۵ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۳ ثبت شده است

+ امیدوارم کسانی که با زبون ابراز خوشحالی میکنن از این واقعه در دل خوشحال نباشن و فقط از روی لجبازی باشه! ان شاءالله راه رو پیدا کنن...

+ ان شاءالله عاقبت بخیر بشیم.

+ توأمان حس های مختلفی رو دارم تجربه میکنم... غم، درد، حسرت، شوق و...

+ و هنوزم باورش سخته...

 

حکمت ۳۵۱نهج البلاغه: چون سختی‌ها به نهایت رسد، گشایش پدید آید، و آن هنگام که حلقه‌های بلا تنگ گردد آسایش فرا رسد.

 

۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۱:۰۴
سین ^_^

مجموعه طنز ضد حالات  

به ندرت اهل طنز خوندنم! به همین دلیل نمی‌دونم چقدر بخندیم میشه یه کتاب طنز خوب!:)

نیمه دوم کتاب باعث خنده بیشتری شد...

البته کل کتاب یه طرف، «حافظ+من» هم یه طرف!:)))

 

چند بیت از «حافظ+من»:

 

غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید

رفت و یکجا به همه کله پزی ها بفروخت

 

زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت

تا بگویند عجب رقص قشنگی دارد

 

ای عروس هنر از بخت شکایت منما

برو یک راست در خانه مادر شوهر

 

من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم

گریمش کرده اند انگار قبل از فیلم برداری 

 

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی 

ولی افسوس که گشت آمد و ما در رفتیم 

 

 گویند رمز عشق مگویید و مشنوید

 پسورد را عزیز دلم لو نمی دهند

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•

نرگس1

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۶:۴۴
سین ^_^

عاشقانه ها

 

دیگر تو را به خواب نمی‌بینم 

حتی خیال من،

 رخساره تو را،

 از یاد برده است......

«حمید مصدق»

******************************

بیهوده می‌کوشی که راز عاشقی را 

 از من بپوشانی که در چشم تو پیداست

 ما هر دوان خاموش خاموشیم، اما 

چشمان ما را در خموشی گفت و گو هاست 

«حسین منزوی»

******************************

 من ای حس مبهم تو را دوست دارم...

«قیصر امین پور»

******************************

«دوستت دارم» را 

من دلاویزترین شعر جهان یافته‌ام!

 این گل سرخ من است!

 دامنی پر کن از این گل که دهی هدیه به خلق،

که بری خانه دشمن!

که فشانی بر دوست! 

راز خوشبختی هر کس به پراکندن اوست! 

در دل مردم عالم، به خدا،

 نور خواهد پاشید،

روح خواهد بخشید.

تو هم، ای خوب من! این نکته به تکرار بگو!

 این دلاویزترین شعر جهان را، همه وقت

 نه به یک بار و به ده بار، که صد بار بگو!

«دوستم داری؟» را از من بسیار بپرس!

«دوستت دارم» را با من بسیار بگو

«فریدون مشیری»

*******************************

+ امروز آخرین روز مدرسه بود چون تعداد کمی از دانش آموزا اومده بودن. ساغی هم اومده بود! فقط چهار نفر از کلاسشون اومده بودن و انتظار نداشتم ساغی هم بینشون باشه!:)... دلتنگی برای مدرسه و دانش آموزا و کلاس ها رو از همین الان حس میکنم... سخته ولی ناگزیریم به پذیرش که زندگی از این تموم شدن ها و خداحافظی ها زیاد داره...

 

+ رفتم کتابخونه و کتابداری که دوست بودیم با هم نبودش، از قبل میدونستم، بهم گفته بود اومده همکارمون شده، ازطریق آزمون استخدامی. جای خالیش حس میشد. قبلا که میرفتم چقدر حرف می‌زدیم با هم در مورد کتاب ها و مسائل دیگه. مکان آشنا با میزبان نا آشنا:)

 

+ چطور میتونم بدون حذف مطالبم، وبلاگم از دسترس خارج کنم؟ ... برا روز مبادا:/ دارم میپرسم!

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۰:۴۸
سین ^_^