تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۱۴ مطلب با موضوع «داستان کوتاه» ثبت شده است

Three Scotchmen went to church. Everything was fine until the

 

 .collection basket was passed 

 

.They immediately whispered for a while and solved the difficulty

.

One fainted, and the other two carried him out

 

 

​​​​​

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۴۸
سین ^_^

.The doctor was trying to encourage a gloomy patient 

.You are in no real danger, he said 

.I have had the same disease myself

".Yes, the patient said, "but you didn't have the same doctor

 

 

دکتر سعی می کرد تا یک بیمار افسرده و دلتنگ را تشویق نماید.

او گفت: شما در معرض هیچ خطر جدی(واقعی) نیستید. من خودم همین بیماری را داشته ام.

بیمار گفت: بله اما شما چنین دکتری نداشتید.

«۷۲ داستان کوتاه انگلیسی؛ سید ناصر سعیدی»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۳۳
سین ^_^