سال ها از شدّت آشفتگی و عاشقی
هر درختی کاشتم مجنون درآمد از زمین.... محسن رضوی
مَوّاج و دلفریب و پریشان و بی کران
از موی تو نوشتم و دریا به خود گرفت.... صادق داوری
نیست پروا تلخکامان را ز تلخیهای عشق
آب دریا در مذاق ماهی دریا خوش است.... مهتاب یغما
شک ندارم اشک می ریزند ماهی ها در آب
اشک ماهی ها نباشد آب دریا شور نیست....مهتاب یغما
گوشیم زنگ خورد... اسم خواهرم رو صفحه گوشی بود:)... جواب دادم، حالم پرسید... گفتم اوضاع گلوم بدتر شد:/ ...حالش پرسیدم گفت بهتر شده فقط هنوز بینیش گرفته(برا اونایی که انحراف بینی دارن تحمل سرماخوردگی سخت تر میشه:/)... بعدش گفت پام پیچ خورد و الآنم تو گچه:/!!... گفتم چیییی؟؟؟؟! شوخی میکنی! الکی نگو! حالِ صداش خوب بود:)!... ماجرا رو شرح داد برام:)... زنگ ورزش در حین بازی با دانش آموزش پاش پیچ خورده بود!... حال مادر رو پرسیدم! گفتم ناراحته؟ گفت آره... دو یا سه هفته نمیتونه بره مدرسه... به فکر دانش آموزاش بود... اگه شرایط فراهم شد شاید چند روز به جاش رفتم مدرسه:)