یه تعدادی از دانش آموزام به خاطر مشکلاتشون یا شاید احساس نزدیکی که باهام دارن بهم پیام میدادن... البته در واتساپ خدابیامرز:/... یکیشون زمان کرونا که مدرسه مجازی بود شروع کرد به پیام دادن و در مورد بیماریش گفت...باور نکردم چون ظاهراً هیچ چی مشخص نبود و هیچ کس هم خبر نداشت و میگفت به کسی هم نگو... ولی اسم پزشک هایی که رفته بود، درست میگفت... دلم نمیومد بگم باورت ندارم ولی شواهد بر علیه اون بود... از کسی هم نمیشد بپرسم... بالاخره از یه دانش آموز مورد اعتمادم پرس و جو کردم به طور غیر مستقیم و به بعضی رفتارا و حرفاش سر کلاس فکر کردم و یاد بعضی حرف های عجیب غریبش افتادم که بوی دروغ میداد...بالاخره به این نتیجه رسیدم که داره دروغ میگه... عجیب بود ... واقعا چرا باید همچین دروغ بزرگی رو بگه! همینطوریش هم دوستشون داشتم... به خاطر جلب توجه بود یا ...؟!! ... جواب پیاماش ندادم ... منتظر بودم بعد یه مدت بیاد بگه دروغ گفته، دلیلش بگه و معذرت خواهی ولی خبری نشد... امروز باهاش حرف زدم و متوجه شدم دروغ نمیگفته:(!!! برام توضیح داد... یا خودش اغراق کرده در مورد بیماریش یا دکترش اینطوری گفته بوده و ترسیده... بهش گفتم که در موردش چه فکری کردم و معذرت خواهی کردم... اصلا ناراحت نشد و کلی هم ازم تشکر کرد که به فکرش بودم و احوالش جویا شدم:(...اغلب بچه ها بی کینه و صاف و ساده هستن و دوست داشتنی:)
صبح زود باید بیدار بشم ولی خوابم نمیبره از خستگی زیاد و اینکه بعد ازظهر هم خوابیدم:/