تشنگی آور به دست...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مجازی» ثبت شده است

دفترچه یادداشت مجازی

از سال ۹۴ بود که شروع کردم به خوندن وبلاگ، در بیشتر موارد هم به صورت خاموش:) از دلایلی که خودم از داشتن یه وبلاگ  و نوشتن، طفره میرفتم این بود که از پیدا کردن دوستان مجازی و درگیر شدن با زندگی بقیه و بی خبری یهویی و شاید درگیری احتمالی با مخاطب و ... میترسیدم. بالاخره دل زدم به دریا و اینجا رو راه انداختم، اوایل به عنوان یه دفترچه یادداشت مجازی نگاهش میکردم و با این آدرس نرفتم وبلاگ هایی که می‌خوندم یا وبلاگ های جدید... بعد گذشت یه مدت برای یکی دو تا از وبلاگ ها نظر گذاشتم و یکی دو نفر پیدام کردن، با دیدن بازدید ها و نظرات وبلاگم به شددددت ذوق زده میشدم و هنوزم همینطوره😅 حدودا یک سالی میگذره اما هنوزم دایره ارتباطاتم محدود نگه داشتم و کسانیکه دنبالم میکنن زیر ده نفر هستن. گاهی پیش میاد پستی که میذارم کلا سه چهارتا بازدید میخوره:( وقتی اینطوری میشه با خودم میگم از اولم به اینجا به دید دفترچه یادداشت مجازی نگاه میکردی پس هر موقع نوشتنت اومد بنویس.

بارها شده پست های قبلی خودم خوندم! و از دیدن نوشته هام کلی ذوق میکنم، نه به این دلیل که عالی نوشتم به خاطر اینکه ثبت افکار و احساساتم هستن.

مشاهده خود قبلی:) جالبه، ( اگه اشتباه نکنم تو علوم می‌خوندیم مشاهده، نگاه سرسری نیست، با دقت و تفکر همراهه:) هنوز یه سال نشده... دارم فکر میکنم وقتی چند سال بگذره و نوشته های خودم بخونم خیلی بهتر روند تغییراتم میتونم حس کنم. حس قشنگیه...

به خاطر اینکه پست های اولم بهشون ظلم نشه😁 هر چند روز یه بار یکیش میارم صفحه اول که برای مخاطبان بی شمارم:) قابل مشاهده باشه.

اگه میدونستم نظرات برای صاحب وبلاگ ممکنه اینقدر خوشایند باشه، تو این سال ها از خاموشی در میومدم و  سبب ذوق زدگی افراد میشدم:))

الان داره صدای گنجشک و کبوتر و سگ:/ میاد، یه صدای ناآشنایی هم بهشون اضافه شد نمی‌دونم صدای کدوم پرنده است..‌‌. بازم یکی دیگه اضافه شد سمفونی راه انداختن، چقدرم سحرخیز هستن😁

 

حکمت ۲۷۸ نهج‌البلاغه: کار اندکی که ادامه یابد، از کار بسیاری که از آن به ستوه آیی امیدوارکننده تر است.

۱۶ خرداد ۰۱ ، ۰۵:۴۰ ۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سین ^_^

حذفش نکنید

چند روز پیش در حال پاکسازی گالری از فیلم و عکس های بدون استفاده بودم رسیدم به برگه ای که نمرات شهریور دانش آموزا رو روش نوشته بودم، یه حسی بهم گفت حذفش نکنم بعدش فکر کردم که الان دیگه نمره شهریور به چه درد میخوره و حذفش کردم...

امروز معاون بهم پیام داد نمره شهریور بچه های دهم و یازدهم دوباره برام بفرست:/

بهش گفتم که برا مدیر فرستاده بودم! و حذفش کردم، گفت مدیر هم حذفش کرده:|😄

خوشبختانه برگه رو هنوز نگه داشته بودم و ننداخته بودم دور و براش فرستادم.

از این اتفاقا زیاد برام افتاده ولی آخه آذر ماه و نمره شهریور؟!:/

متاسفانه امتحان شهریور مجازی بود( از هر طرف نگاش کنی متاسفانه است:))) ) و هیچ برگه ای هم در کار نبود که بهش رجوع کنیم...

جای شکر داره فرااااوان که اهل دور انداختن نیستم ....!

۲۹ آذر ۰۰ ، ۱۸:۴۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سین ^_^