تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

۳۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محبت» ثبت شده است

امسال هم تلاشم فایده نداشت و تولدم یادم نرفت!!:)))))

 

یه سوال برام پیش اومده! الان ذهنیتم اینه وقتی شخصی برامون مهم باشه تولدش یادمون نمیره! حتی در هیاهوی زندگی:)... آیا ذهنیت اشتباهیه؟

 

روز دختر، روز معلم و تولدم تبریک گفت! انتظار نداشتم یادش باشه مخصوصا الان که بچه هم داره.

پیام تبریک تولدی که برام فرستاد:)

«می‌دانم امروز بارها و بارها تولدت را تبریک می گویند

شاید واژه‌های تبریک آن‌ها زیباتر باشد

اما عشقی را که من به همراه تبریکم روانه قلب مهربانت می‌کنم

قابل قیاس نیست 

روز میلاد تو روز شکفتن غنچه‌های مهربانی است

با تمام وجود دوستت دارم

تولدت مبارک ❤️😘❤️

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹»

 

+ ایشون همون دانش آموز قدیمیم هست که خیلی ذکر خیرش بوده:)

+ تولدم امروز نبود.‌ گذشته:)... تبریک بدون کادو هم قبول نمیکنم!!:)))))

 

 

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۳:۱۵
سین ^_^

گزیده هایی از کتاب واژه هایی در اعماق آبی دریا:

«نمی‌شود با کسی که تو را فراموش کرده دوباره دوست شوی. تا آخر عمر همیشه نگران خواهی بود که بازهم مثل دفعۀ پیش تو را فراموش کند. همیشه این را می‌دانی که حال او بدون تو صددرصد خوب است ولی حال تو بدون او خوب نخواهد بود.»

«به این فکر می‌کنم که آیا روزی می‌توانم هرآنچه برایم اتفاق افتاده را فراموش کنم و دوباره زندگی را از سر بگیرم. به این فکر می‌کنم که آیا روزی می‌آید که دوباره مثل قبل شویم.»

«ولی من درحقیقت فکر نمی‌کنم که تو احساسات درونی خود را از‌دست داده باشی، بلکه برای اینکه به [او] فکر نکنی سعی داری این‌طور نشان دهی. به‌خاطر همین است که درمورد او برای هیچ‌کس جز من صحبت نکرده‌ای؟»

«تصور زندگی بدون آن چیزی که عاشقش هستی یک چیز است، و زمانی‌که آن را واقعاً از‌دست می‌دهی چیزی دیگر.»

٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫۰٫

+ دلم برا بچه ها؛ کلاس، خنده هامون، شیطونی هاشون! تنگ میشه...خیلی... هر سال خداحافظی داره سخت تر میشه:/

+ برا تعطیلات برنامه خاصی ندارم و این نگران کننده است:(

۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۰:۳۴
سین ^_^

۱. سر کلاس نهم بودم، به یکی از بچه ها گفتم عکس بگیر، اداره خواسته بود. ساغی با اشاره به مقنعه گفت که این قسمت موهات اومده بیرون. منم ضمن تشکر، گفتم الان مهم نیست همه خانومیم. ساغی یادآور شد که داره ازت عکس میگیره!:)))... اگه ساغی رو میشناختید حق میدادین بهم به خاطر جاخوردن! ذوق کردنم و چشمایی که برق زد از خوشحالی و تشکرات فراوان از ساغی. برا خودش اصلا مهم نیست ولی میدونست برای من مهمه و نمی‌دونم پس بهم گفت. مسخره نمی‌کرد، جدی بود. 

۲. معمولا خواب هایی میبینم مربوط به اتفاقات روز... بعضیاش هم اصلا نمی‌دونم از کجا میاد! فیلم سینمایی یا عجیب غریب و سراسر خنده!

یکی از خواب هایی که برا کلاس نهمی ها تعریف کردم این بود: یه مار میخواد نیشم بزنه! پایین گردنش گرفتم و نمی‌ذارم بهم برسه! تمام قدرتم به کار میبرم که نذارم نیشم بزنه... بعدش انگار ارشادش میکنم و مار واقعی تبدیل به انیمیشن میشه و می‌ره ازدواج می‌کنه و بچه دار میشه!! تو خواب میدونستم جنسیت مار چیه ولی بعدش یادم رفت:)... هنوزم ادامه داشت ولی تا همین جا رو براشون تعریف کردم.

۳. امروز عصر یه خواب باحال و جالب و ناراحت کننده دیدم! به نظرم بخشیش به خاطر حس خوب تذکر ساغی بود! یه بخشی هم برمی گرده به اینکه شمارش معکوس شروع شده برا پایان کلاس ها. هر چقدر بخوام بهش فکر نکنم، اون گوشه های ذهنم حضور داره. اینکه باز هم خداحافظی:)

بخشی از خوابم این بود: سر کلاس بودیم و ساغی داشت از اول آشناییمون که کلاس هفتم بودن می‌گفت که همه زدیم زیر گریه! .... پرواز میکردم! انگار بدون وسیله!!:))) انگار داشتم برا مسابقه تمرین میکردم! و سکانس آخر موقع خداحافظی بود که دانش آموزی برا معلمش که رفته ژست تعظیم و به سجده رفتن میگیره!!!:)))))... اینجا نقش ناظر رو در خواب دارم! چهره دانش آموز هم برام آشنا نیست. الان که دارم می‌نویسمش خنده داره!:))) ولی تو خواب صحنه اثرگذاری بود!:)

۴. چند روز پیش کتاب نه آبی نه خاکی رو خوندم. فوق العاده بود. یکی از دوستان بیان در موردش پست گذاشته بود و معرفی کرده بود تا جاییکه یادمه آقای علیرضا(یا کریم) بود ولی مطمئن نیستم. میخواستم برم مراتب تشکر رو بجا بیارم که یکی از بهترین کتاب ها رو معرفی کردن. 

۵. فک میکنم ساغی می‌تونه مثل مجید بربری بشه! ولی یه راهنما میخواد که اطرافش نیست. خیلی دوست داشتم حتی شده یه ذره مسیرش کج کنم! و بهش کمک کنم ولی خودم بیشتر به کمک نیاز دارم. در این مواقع این فکر میاد به ذهن که کاش آدم بهتری

بودم.

۶. قبل از خواب به این فکر میکردم می‌خوام در مورد امروز و ساغی بنویسم اگه بیان درست نشد چی؟ کجا بنویسم که ثبت بشه و بمونه؟

۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۰۴ ، ۲۱:۵۴
سین ^_^