تشنگی آور به دست...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کهکشان نیستی» ثبت شده است

بحرٌ عمیق

کهکشان نیستی

«بُنَیَّ اِنَّ الدُّنْیا بَحْرٌ عَمیقٌ غَرِقَ فیها الأَکْثَرُونَ»

«پسر کم! دنیا دریایی ژرف است که بیشتر مردم در آن غرق گشته اند.»

 

«روح، راکب بدن و سوار بر آن است. اگر در این دنیا می خواهی روح را به مقصد برسانی، باید بدن را تیمار کنی تا زمین گیر نشود و تو را از راه باز ندارد.»

^_^ دو سه سال پیش بود که برا خودم برنامه چیده بودم برا مطالعه و سخنرانی و ...(برنامه ای که از حد اعتدال خارج بود) اصلا حواسم به خورد و خوراک و خواب نبود... و بعدش مجبور شدم زمانی رو بذارم برا جبران خسارتی که به جسم زده بودم:)... 

 

«محبت خوب است؛ اما تا آدمش که باشد. زمانی دلی تو را دوست دارد که قد خواسته‌هایش به اندازه همین دنیاست و زمانی قلبی دوست دار توست که زلال و آسمانی شده است.برای من مبدأ عشق و منشأ تراوش آن مهم بود.»

^_^ به شددددت اینو قبول دارم و شااااید یکییی از دلایل تنهاییم همین باشه:)!

 

«دایره‌ای که سید علی پا در آن گذاشته بود، داستان بی‌کران و ناتمام عشق بود که هفت آسمان و هفت زمین در آن کوچک به شمار می‌رفت؛... . سید علی به دنبال توحید بود؛ حقیقتی که در آن هرچه از خویشتن بکاهی، قوت و ظهورش را بیشتر خواهی یافت»

 

«آن هنگام که آیه آیه‌های وجود به خواهشی برسند و از اعماق وجود به شکل فریاد برخیزند، خداوند از درون، راه را برای انسان می‌گشاید؛ اما این گشایش بی تردید، همراه با امتحانی دیگر و سنجه‌ای عظیم‌تر است.»

 

« مرد خانه اگر مرد باشد، با محبتش دل زن را به دست می‌آورد و او نیز با نداری، غم و غصه و هر رنج و دردی می سازد.»

^_^ محبت...:)

 

« حقیقت عجیب است، مردم عالم ها را از هم جدا می دانند، در صورتی که عوالم در بطون هم پیچیده شده اند و...»

^_^ وقتی داشتم زیرمجموعه ها رو میگفتم برا نهمی ها... یه اشاره ای کردم به عوالم و اینکه خدا همه جا هست و عالم محضر خداست و... از نمودار ون و همینطور عضویت! کمک گرفتم. وقتی داریم A زیرمجموعه B . اگر فاطمه عضو A باشه عضو B هم هست. خدا بالا مجموعه همه مجموعه هاست یعنی احاطه داره و همه جا هست و... این نوع مثال می‌تونه درک بخشی از حقیقت رو راحت تر کنه گرچه نواقصی هم داره... فک میکنم به فهم درس هم کمک می‌کنه و شاید درس رو شیرین تر کنه و ملموس تر.

 

«خواندن و شنیدن امری است لازم، اما رسیدن و دیدن، امری است برتر.»

 

«سخنانش همچون امواجی بودند که گویا از درون قلبم در زبان او جاری و به بهترین شکل، به لفظ بدل می‌شدند و جان تشنه ی مرا از مواجه شدن با آنچه در طلبش بودم، به شور و اشتیاق می کشاندند.»

^_^ وقتی بعضی اشعار یا مطالب رو میخونم یا سخنرانی گوش میدم همچین حالی دارم:). از دلایل علاقمندی به مطالعه و ... همین لحظات شور و اشتیاق هست.

 

«آنان که فقط می خوانند و می دانند، فرقی عظیم دارند با آنان که رفته اند و دیده اند و چشیده اند.»

^_^ ما که فعلا در مرحله خواندن به سر می‌بریم ، و نه حتی دانستن:/

 

«ماجرایی که بسیار در او قوت داشت و موجب شیرینی بیش از پیش همنشینی با او می شد، طنزی بود که در وجودش نهفته بود.»

 

«گاهی خداوند چهل روز بنده را در سختی و گرفتاری قرار می دهد تا یک بار از تهِ دل «یا اللّٰه» بگوید و به یاد خدا بیفتد.»

 

«...در مسجد در حال سجده جان داده اند.»

 

«آنان که به مصاف خویشتن می روند، برندگانِ کارزار هستی اند؛ از خویش تهی شدگانی که حسرت افلاک را روی خاک برانگیخته‌اند.»

 

یه مدتی هست که برنامه معرفت رو میبینم و گوش میدم البته از اول:)... هنوزم پخش میشه انگار! از شبکه چهار...بیشتر از ده ساله!... استاد ابراهیمی دینانی رو از برنامه معرفت میشناسم و نکته جالبی که از این کتاب فهمیدم این بود که استاد ابراهیمی دینانی میشه شاگردِ شاگرد آیت‌الله سید علی قاضی. چون استاد دینانی شاگرد علامه محمد حسین طباطبایی هست و علامه هم شاگرد سید علی قاضی:)

 

 

۲۱ مرداد ۰۲ ، ۱۴:۲۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سین ^_^

چالش دستخط

دستخط​​​​​​

      منبع چالش

خیلی سال پیش با مای سیستر، با دست چپ مینوشتیم... فک کنم سعی میکردیم نستعلیق بنویسیم... تمرین سختیه... دقت زیاد میطلبه و حواس جمعِ جمع... 

خیلی وقت بود ننوشته بودم با دست غیر تخصصی..‌‌. به نظرم چالش جالبی اومد:)... از وبلاگ زری دیدمش و بدون دعوت شرکت کردم:))

نوشتن با دست چپ برام مثل نوشتن خط نستعلیق با قلم نی هست هر دو به دقت و حوصله فراواااان نیاز دارن!

سختیِ نوشتن با دست غیر تخصصی رو میشه در لرزش کلمات حس کرد:)

۱۷ مرداد ۰۲ ، ۱۷:۱۱ ۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
سین ^_^