تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

داشتم تو حیاط قدم میزدم به صورت قطری! که مسافت بیشتری داشته باشم و دیر تر به تکرار برسم... نزدیک درختا بودم و داشتم برمیگشتم که صدای پیچیدن باد بین برگ ها رو شنیدم! حال خوب کن بود؛ مثل تصویر جوجه زیر بارون خیس شده که خودشو میتکونه:)

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۰۴ ، ۰۰:۰۶
سین ^_^

_ مهم نیست چی بشه؛ کنارت میمونم.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۰۴ ، ۰۰:۳۲
سین ^_^

_ چیزی نگرانت کرده؟

+نه!...

****************

این نه گفتن در بعضی موارد از صد تا آره هم مثبت تره!!

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۰۴ ، ۰۰:۵۴
سین ^_^