تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

۱۱ مطلب با موضوع «فیلم» ثبت شده است

دیالوگ های سریال مورد علاقه ام نوشتم:) از جنبه های مختلف قابل تأمله... برا همین خیلی دوسش دارم، هربار که نگاهش کردم یه موضوع جدید پیدا کردم...

  • اشتیاق یه نوع خاصی از درد حساب میشه...

 

  • تو میتونی دروغ بگی اما چشمات نه.

 

  • اگه طمع عشق داری پس اون عشقه!

          ولی میدونی... طمع تموم شده...فقط عشق مونده...

          به خاطر همینه که آرامش داری، آرامش پیدا کردی... 

 

  • آدم ها وقتی بین مردم هم هستن احساس تنهایی می‌کنن درسته؟

 

  • این عشقه، و اگه یه بار عاشق بشی دیگه نمیتونی تمومش کنی..

 

  • یه زن وقتی شوهرش سپر میشه براش چطور می‌تونه بترسه...

 

  • حقیقت کلی راه داره...ولی من عشق انتخاب کردم...و وقتی واردش بشی نمیتونی برگردی.

 

  • در جامعه ما زن ها بدنام میشن حتی اگه اون مقصر نباشه سرزنش میشه ...

        درست میگی ما باید این طرز فکر عوض کنیم. وگرنه با یه آدم بیگناه مثل مجرم          رفتار میشه.

 

  • من اشتباه کردم...منم یه زنم، نتونستم درک کنم درد یه زن دیگه رو... خیلی عجیبه که یه زن دلیل درد یه زن دیگه باشه.

 

  • من این درد تجربه کردم نمی‌خوام یه نفر دیگه هم این درد حس کنه...ما گناهان زیادی مرتکب میشیم ولی خدا ما رو می‌بخشه وقتی اون می‌تونه ببخشه ما کی هستیم؟ چرا ما نمی‌تونیم ببخشیم؟

 

 

  • هیچ چی بزرگ تر از بخشش نیست، بخشیدن بهترین کاره...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۰۱ ، ۲۱:۰۸
سین ^_^

وقتی میخوندمش احساس شرمندگی داشتم و دلم میخواست گریه کنم اونم زار زار:). نعمت هایی که دارم بیشماره ولی فکر میکنم درست و به اندازه ازشون استفاده نکردم و نمیکنم، خیلی کارا رو امتحان کردم، ولی به هیچکدوم وفادار نبودم و این نگران کننده است... خیلی وقته ذهنم درگیره این مورده که من برا چی ساخته شدم؟ چیزی که الان هستم همونیه که باید باشم؟ و راه درستی رو اومدم؟ ولی چرا دودلم و چرا فکر میکنم باید یه کاری انجام بدم یه کار مهم...

وقتی دانش آموز بودم میگفتم کاری میکنم اسمم بره پشت کتابه ...:) اما جا زدم و بهونه آوردم و لجبازی کردم و آرزوهام بر باد رفت و تو مسیری قرار گرفتم و اینی شدم که الان هستم... با مسئولیت سنگین:) 

 حسی که موقع خوندن بعضی کتابا دارم مثل زمانیه که رفتم تو آب و احاطه شدم از همه طرف و تا گردن زیر آبم، غرق در اون، بهمون اندازه لذت بخش:) 

تصویری که کتاب رویای دونده از معلمای ریاضی میده برعکس خیلی از معلمای ریاضیم و خودمه:)؛ به این موضوع فکر میکنم همچنان، که حواسم باشه یه ربات نشم:)

یکی از شخصیت های کتاب که نقص ظاهری داره دوست داره مردم خودش ببینن نه صرفا از ظاهرش قضاوتش کنن... به نظرم همه ی ما دوست داریم کسی باشه که بخواد به دنبال کشف دنیای درون ما باشه نه فقط ظاهرمون رو ببینه( چه زیبا باشیم چه نباشیم، دارای نقص باشیم یا نه ) یا به حرف و تعریف و دریافت اطرافیان از ما بسنده کنه. 

فیلم پیشنهادی: فیلم دانگال( یه فیلم هندی هست ولی نه شبیه اونی که فکر میکنید:) یه فیلم متفاوت و انگیزشیه)، دو بار نگاهش کردم تا الان😁

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۰۰ ، ۱۹:۴۳
سین ^_^

تا دو سال پیش یه سریال بین حرفه ای بودم:)) متاسفانه؛ از این بابت که زمان زیادی هدر دادم گرچه مزایایی هم داشت:)

به ندرت پیش میاد کتاب و فیلمی رو نصفه نیمه رها کنم یا اینکه دو یا چند بار بخونم و ببینم. 

کتاب «آنا کارنینا» و «جنایت و مکافات» تا آخر نخوندم به خاطر اینکه تاریخ امانتشون تموم شده بود:) جنایت و مکافات دوباره امانت گرفتم ولی نمی‌دونم چطور شد که بازم تمومش نکردم و نرفتم سراغش و آنا کارنینا هم فیلمش دیدم دیگه امانت نگرفتم:) 

تعداد کتاب هایی که دو بار خوندم کمتر از انگشت های یه دسته، و معمولا کاربردی بودن.

دو سه تا سریالی که بعد چند قسمت حوصلمو سربردن و رهاشون کردم همشون ژانر درام عاشقانه داشتن:/ 

ژانر عاشقانه در کنار اکشن، پلیسی، فانتزی، معمایی جنایی یا ... خوبه:) به تنهایی اصلا:/ :)))

چند تا فیلم و سریالی هم که دوبار یا بیشتر دیدم! نهایتا برسه به تعداد انگشتای یه دست. یکیش فیلم «۳۱۳» هست که اولین بار با خواهرم تو دانشگاهشون دیدیم:) به شدت دوسش دارم و تا الان فکر کنم چهار پنج باری دیده باشمش!😅

+ برخلاف بقیه که دوست ندارن کتاب یا فیلم و سریالی رو بقیه براشون تعریف کنن یعنی لو بدن:) اصلا اینطوری نیستم! پیش اومده رفتم آخر کتاب یه نگاه انداختم یا اینکه قسمت آخر سریال دیدم بعد با خیال راحت به کتاب خوندن و دیدن سریال پرداختم😁 شما چطور؟؟:)

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۰۰ ، ۱۰:۲۰
سین ^_^