بالاخره داستانی که سالها پیش نوشته بودم دارم تایپ میکنم! قبل ۲۰ سالگی!
اینجا میذارمش با رمز، اگه کسی(از مخاطبین:) مایل بود بخونه رمز رو تقدیم میکنم. ولی داستان، محتوای خاصی نداره و همینطور نگارش درست و حسابی. پس چرا ننداختمش دور؟! یکی دوباری هم میخواستم بندازمش سطل آشغال ولی دلم نیومد. یکی اینکه نوشته مربوط به اواخر نوجوونیم هست و یادآور حس و حال اون موقع. همینطور اتفاقات خاصی از داستان که بعداً تو زندگی اطرافیان به وقوع پیوست! شاید طبیعی باشه ولی برای خودم یه کم بیشتر از عادی بودنه! قصدم رعایت اصول داستان نویسی و نوشتن حرفه ای و اینا هم نیست. فقط ثبت این نوشته هاست.