یافتم!
در حین گالری گردی! یکی از عکسا توجهم جلب کرد. یه عکس از صفحه لپ تاپ که نتیجه تست شخصیت mbti بود! تاریخ عکس مربوط به دو سال و نیم پیش بود. ولی یادمه زمان دانشجویی مد! شده بود و هر کی در پی آزمون دادن و یافتن مدل شخصیتیش بود. معمولا زیاد اهمیت نمیدم به نتایج این مدل تست ها البته نه اینکه کاملا به درد نخور بدونم! جهت کنجکاوی! نتیجه تست جستجو کردم و اطلاعات بیشتری در موردش خوندم! جالب بود! اکثر توضیحاتش در موردم صدق میکرد! و خاطرات گذشته که تاییدی بود بر مطالب از ذهنم میگذشت!!:)
+ داشتم سالاد فصل درست میکردم! خواهرم و دخترای فامیل هم بودن! ازشون نظر خواستم در مورد نحوه چینش سبزیجات! ولی همونطور که خودم میخواستم درستش کردم:) یکیشون گفت وقتی نمیخواستی گوش کنی چرا پرسیدی؟... خواهرمم گفت سین همیشه همین مدلیه:/. قبلش خودم فکر کرده بودم به جای قرار گرفتن هر کدوم ولی شاید رضایت بخش نبوده که پرسیدم! و بعد از شنیدن نظرات به این نتیجه رسیدم که همون ایده خودم بهتره!! نه اینکه نظرشون بی اهمیت بوده...(شاید هفت هشت سال پیش بود.)
+ هفته پیش که رفتم سر کلاس نهم یکی از بچه ها پکر بود ازش پرسیدم گفت که انشا صفر گرفته! درسش خوبه. یادم اومد که سر جلسه امتحان گریه کرد چون هیچ چی ننوشته بود. دوباره داشت گریه اش میگرفت. بهش گفتم راه حل میخوای؟ و بعدش چند تا راه که به فکرم میرسید بهش گفتم. و گفتم که به نظرت گریه کنی انشاهای بعدت خوب میشه؟ یا کارایی که گفتم انجام بدی؟
+ وقتی دبستان بودم و داشتیم از خونه پدربزرگ مادری برمیگشتیم و دایی ازم پرسید کدوم درس بیشتر دوست داری؟ گفتم ریاضی... جوابی که هیچ وقت تغییر نکرد!...
+ دوست نداشتم معلم بشم!(اینکه الان علاقمندم به شغلم و باهاش کنار اومدم نشون میده آدم میتونه تغییر کنه شاید سخت باشه و طول بکشه ولی میشه!)
+ در طول سال های زندگیم رفیق (با توصیفات پست های قبل) نداشتم!...
+ چند سال اخیر مستقل نبودنم؛ به شدت اذیت کننده بوده برام...
+ خواهرم میگه سعی کن با کسی که علوم انسانی خونده ازدواج نکنی چون نمیتونه باهات کنار بیاد!:))( از نظر برقراری نظم و برنامه داشتن برا جنبه های مختلف زندگی)
و...
شاید بشه دلیل این رفتارها رو در مدل شخصیتی INTJ پیدا کرد.