تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

question 7

سه شنبه, ۲۹ شهریور ۱۴۰۱، ۰۲:۵۳ ب.ظ

داشتن و از دست دادن سخت تره؟

یا

نداشتن و از دست دادن؟ 

کدوم ترجیح میدین؟

این مثالی که میزنم نمی‌دونم جایی خوندم یا نه... برای واضح شدن سوال لازمه:)

یه عروسکی هست خیلی دوسش داری و همیشه میری تو ویترین مغازه نگاهش می‌کنی ولی نمیتونی بخریش و داشته باشیش... یه روز میبینی عروسک نیستش... نداشتیش و از دست دادیش:)

داشتن و از دست دادن هم که واضحه:)))) 

این دنیا پر از چیزای کوچیک و بزرگه که باید ازشون بگذریم... گاهی داریمش و میگذریم ازش، گاهی نداریمش و میگذریم ازش. تلخه ولی همینه... چه بخوای چه نخوای:/... بپذیر و خلاص:)

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱/۰۶/۲۹
سین ^_^

دلبستگی

نظرات  (۷)

سوالت خیلی سخته خانم سین:)

ای کاش ریزتر می‌کردید که دقیقا چی داشته باشم یا نه

پاسخ:
واقعا چالشه... هر کدومش عذابیه:/
هر چیزی... از کوچیک ترین چیز تا ارزشمندترین ها براتون. سختی سوال برا همون موارد ارزشمنده... برا هر فرد ممکنه فرق کنه چی باشه... برا همین اشاره نکردم... می‌تونه شئ باشه یا شخص یا یه موقعیت یا...

سلام خوبی خانم معلم خوش فکر

 

نداشتن و از دست ندادن منظورته دیگه ؟ مگه داریم نداشتن و از دست دادن ! 

 

وقتی در مورد داشتن و از دست دادن عروسک صحبت کردی ایموجی خنده تهش حتی برای شما هم نشونه غمه . خنده هیستریک شاید ...

 

قطعا با داشتن خاطرات موضوع سخت تره . انگار ما با هرچی هستیم مقداری از روحمون رو بهش میدیم یا از اون دریافت می کنیم . خاطرات خوب خاطرات بد . داشتن و استرس نداشتن هم که نگم برات !

 

اما من کیم . من ترجیح میدم برسم بهش . تلخی از دست دادن مهمه یا حتی تو بگو یک لحظه رسیدن ! داشتن خوبه مخصوصا اگه برسی و قدر بدونی . 

 

من 16 سالم بود بخاطر پلی اسیشن خریدن کار کردم که برسم . به خودم قول دادم جوری برسم که مثل ته داستان فیلم در دنیای تو ساعت چند است بگم ارزشش رو داشت .

 

نرسیدم به عاطفه واقعی با جنس مخالف اما کاش به اونم برسم ...

 

 

پاسخ:
سلام، مثال عروسک برای نداشتن و از دست دادن بود... عروسک متعلق به ما نبود.... تو ویترین بود...

اوهوم خیلی سخته .

 

اما به هرحال یاد داریم یا نداریم . نرسیدیم که بشه گفت از دست دادیم . نچ این هورمونه و گرنه از نگاه من که نداشتن معنای نداشتنه و نه از دست دادن .

 

حالا موضوع بعدی ابنکه ایا مثلا اون نماد کراش ما هست که ازدواج کرد یا مرد ؟ کدومش ؟  خیلی مهمه بار عاطفی به کدوم سمته . 

 

حالا ما چرا عروسک رو دوست داشتیم ؟ ظاهرش ؟ اصلا چی توش برا ما حس داشتن ایجاد کرد ؟

 

مهمه ها که میپرسم .

 

 

 

من با تصور اینکه بلاخره یه روز میبینمش میخوابم . همینقدر ردی ^^

 

 

پاسخ:
کاملا مختارید و حق دارید که برداشت خودتون از «نداشتن و از دست دادن» داشته باشید. و یا متناقض بدونید. سعی کردم برداشت خودم از این عبارت با مثال عروسک روشن کنم. ممکنه برداشتم از نظر تعدادی افراد اشتباه باشه.
می‌تونه یه فرد هم باشه... برا آدما فرق می‌کنه چی باشه... یه مثال دیگه: شخصی رو فرض کنید که عاشق کوهنوردیه و صعود به قله ها... قبل از تحقق رؤیا مثلا فلج میشه یا همچین چیزی و دیگه نمیتونه به رؤیاش برسه. میشه نداشتن و از دست‌دادن.
یه شخص دیگه هست عاشق کوهنوردیه و کوهنوردم هست و همچنان هم میخواد مسیر ادامه بده ولی اتفاقی باعث میشه دیگه نتونه ادامه بده مثل همون فلج شدن:/... داشت و از دست داد.

سپاسگذارم از احترام شما به نظرات دیگران 

 

خیلی بی رحمانه اما واقعی هست . اما من ترجیح میدم انتظارمو کنترل کنم .اما هنوزم میگم داشتن و از دست دادن بار عاطفی بیشتری داره .

 

کلا میگم رابطه انسانی و داشتنش موضوع دیگه ای هست . من قبلا مثال زدم اگه اثاث کشی کنم کلی شکستنی میشکنه . من ترجیح میدم قید ارزو رو بخاطر حتی یک نفر که دوسم داره و دوسش دارم بزنم .

 

هدف جدیدی و پر شباهتی رو با هم میسازیم چرا که نه ! مهم اونایی هست که الان دارم و اگه بخوام همه رو فدای اون نداشته کنم باید ببینم چقدر می ارزه . در بیشتر زمانها اگه موضوع چیزی جز انسان باشه من قیدشو میزنم . اولویت اطراف منه تحت شرایطی .

 

همچین فرشته از خود گذشته ای هستم من که تمام سیبیل کلفت های دورم شیون میکنن از رفتارم = ))) 

 

شما چطور ؟ از نظر من بپذیر و خلاص اینه : )

پاسخ:
این قسمت «مهم اونایی هست که الان دارم و اگه بخوام همه رو فدای اون نداشته کنم باید ببینم چقدر می ارزه» قبول دارم خیلی؛ گرچه گاهی عمل کردن بهش سخته...

نداشتن بهتره....

پاسخ:
انتخاب خودمم همینه...

ما منتظر مرحله 9 هستیم . ایشالا که خیر باشه و مثل بازی مرکب اخرین نفر کلی دگرگون بشه از تصمیم هاش !

 

D:

 

مو رنگ کردنم در این مرحله جوابه ! =  )))

 

جدی !

پاسخ:
اصلا متوجه نشدم به چی اشاره دارید!:/

هر دو دشوارن.

شاید در نگاه اول نداشتن و از دست دادنش سخت‌تر برسه چون احتمالاً دو غصه رو باید روی قلبت تحمل کنی؛ یکی غصه‌ی هیچ وقت نداشتنش و دومی غصه‌ی از دست دادنش. با این حال وقتی به تجربه واقعیت برگردی می‌بینی که داشتن و از دست دادن از اون هم غم انگیزتره و به جای دو غصه، به اندازه تمام لحظات، ساعت‌ها و خاطره‌های بینتون غصه داری واسه خوردن.

وقتی نداری و از دست می‌دی شاید حسرتش برای همیشه ته مهای دلت بمونه، و این فکر که "داشتنش چه مزه‌ای می‌داد؟" می‌تونه مغزتو منفجر کنه. اما در نهایت با یکم کار کردن روی فکرت می‌تونی درستش کنی، مثلاً به این فکر کنی که آن چیزی رو که نداشتم الان هم ندارم. اون هنوز هستش، فقط من ندارمش، مثل سابق. به جای دیگری رفته، شاید نبینمش اما ممکنه جای بهتری باشه براش.

اما وقتی یه حس رو تجربه کرده باشی، می‌خوای که باز هم تجربه‌اش کنی، کمتر پیش میاد که بتونی با خیال پردازی و این حرفا خودت رو آروم کنی.

اونی که بوده، اونی که باهاش هزارجور خاطره رو رقم زدی، دیگه نیست؛ دیگه نیست!

خدای من...

پاسخ:
خیلی خیلی خوب توضیح دادین هر دو حس رو... حرفی برا گفتن نمی‌مونه:)
زمان لازمه ... گاهی چندین سال:) که آدم آروم بشه... ولی بالاخره آرامش میاد مگر اینکه آدم خودش نخواد...
کتاب تکه هایی از یک کل منسجم رو پیشنهاد میدم... حتما بخونید.
هنوز تمومش نکردم ازش سه تا خریدم برا اطرافیانم... به نظرم همه باید بخوننش در هر شرایطی که هستن...
ممنون از حضورت.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">