تشنگی آور به دست...

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدا» ثبت شده است

خدا و عشق

وقتی داشتم می‌گشتم که یه شعر یا نوشته پیدا کنم برا کتاب هایی که میخواستم هدیه بدم به دوستان، پیداش کردم. چند سال پیش خونده بودمش و دوباره الان دیدمش. کم نظیره:)... از دستش ندین... طولانیه ولی بسیار زیباست.

پشت سر هر معشوق، خدا ایستاده است

پشت سر هر آنچه که دوستش می داری

و تو برای این که معشوقت را از دست ندهی

بهتر است بالاتر را نگاه نکنی

زیرا ممکن است چشمت به خدا بیفتد

و او آنقدر بزرگ است

که هر چیز پیش او کوچک جلوه می کند

 

پشت سر هر معشوق، خدا ایستاده است

اگر عشقت ساده است و کوچک و معمولی

اگر عشقت گذراست و تفنن و تفریح

خدا چندان کاری به کارَت ندارد

اجازه می دهد که عاشقی کنی

تماشایت می کند و می گذارد که شادمان باشی . . .

 

اما هر چه که در عشق ثابت قدم تر شوی

خدا با تو سختگیرتر می شود

هر قدر که در عاشقی عمیق‌تر شوی و پاکبازتر

و هر اندازه که عشقت ناب تر شود و زیباتر

بیشتر باید از خدا بترسی

زیرا خدا از عشق های پاک و عمیق و ناب و زیبا نمی گذرد

مگر آنکه آن را به نام خودش تمام کند

 

پشت سر هرمعشوقی خدا ایستاده است

و هر گامی که تو در عشق برمی داری

خدا هم گامی در غیرت برمی دارد

تو عاشق تر می شوی و خدا غیورتر

و آنگاه که گمان می کنی معشوق چه دست یافتنی است

و وصل چه ممکن و عشق چه آسان

خدا وارد کار می شود و خیالت را درهم می ریزد

و معشوقت را درهم می کوبد

معشوقت، هر کس که باشد

و هر جا که باشد و هر قدر که باشد

خدا هرگز نمی گذارد میان تو و او، چیزی فاصله بیندازد

معشوقت می شکند و تو ناامید می شوی

و نمی دانی که ناامیدی زیباترین نتیجه عشق است

ناامیدی از اینجا و آنجا

ناامیدی از این کس و آن کس

ناامیدی از این چیز و آن چیز

 

تو ناامید می شوی و گمان می کنی

که عشق بیهوده ترین کارهاست

و بر آنی که شکست خورده ای

و خیال می کنی که آن همه شور و آن همه ذوق

و آن همه عشق را تلف کرده ای

اما خوب که نگاه کنی

می بینی حتی قطره ای از عشقت

حتی قطره ای هم هدر نرفته است

خدا همه را جمع کرده و همه را برای خویش برداشته

و به حساب خود گذاشته است

 

خدا به تو می گوید:

مگر نمی دانستی

که پشت سر هر معشوق، خدا ایستاده است؟

تو برای من بود که این همه راه آمده ای

و برای من بود که این همه رنج برده ای

و برای من بود که اینهمه عشق ورزیده ای

پس به پاس این ؛ قلبت را و روحت را و دنیایت را وسعت می بخشم

و از بی نیازی نصیبی به تو می دهم.

و این ثروتی است که هیچ کس ندارد

تا به تو ارزانی اش کند

 

فردا اما تو باز عاشق می شوی

تا عمیق تر شوی و وسیع تر و بزرگ تر و ناامیدتر

تا بی نیازتر شوی و به او نزدیکتر

 

راستی :

اما چه زیباست

و چه باشکوه و چه شورانگیز

که پشت سر هر معشوقی خدا ایستاده است!

 

از: عرفان نظرآهاری

 

 

۰۳ آذر ۰۱ ، ۱۴:۲۰ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سین ^_^

دلتنگی۵

با حسرت خوردن با خاطرات چی نصیبت میشه؟؟

دلتنگی، دلتنگی، دلتنگی...

وقت هایی که بود بدتر بود! دلتنگی بیشتر بود...وقت هایی که بود هم به نبودنش فکر میکردم به اینکه چطور تحمل کنم...دوست نداشتم ببینمش چون ندیدنش برام سخت تر میشد... لحظات خداحافظی تمام تلاشم میکردم که برنگردم نگاهش کنم... 

هنوزم دلتنگ میشم... سخت، نفس گیر... اما سال هاست مخاطبم از دست دادم... سال هاست بدون مخاطب دلتنگم... به خاطر تمام لحظات نفس گیر دلتنگی به خاطر تمام قطره های اشکی که از سر دلتنگی سرازیر میشن خداروشکر ❤️... 

میدونم دامن زدن به این دلتنگی کار اشتباهیه... اما دلتنگ اون دلتنگی ام... دلتنگ لحظاتی که دل شکسته با خالق عشق درد دل میکردم...

۲۴ آبان ۰۱ ، ۰۰:۴۰ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سین ^_^

تو را دوست دارم...

   خدایا...

 

  • آنچه را در دل من می‏‌گذرد می‏‌دانی...

 

  • اگر در دوزخم افکنی، به دوزخیان اعلام خواهم کرد که تو را دوست دارم.

 

  •  مرا قلبی بخش که شوق و عشق، به تو نزدیکش سازد، و زبانی عطا کن که صداقت و راستی‏‌اش به درگاهت‏ بالا رود و نگاهی بخش، که حقیقتش، زمینه‏‌ساز قرب به تو گردد!

 

«بخش هایی از مناجات شعبانیه»

۱۳ فروردين ۰۱ ، ۱۵:۳۱ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سین ^_^

?is it love

چراغی تو تاریکی میبینی و دنبالش میری، تو تاریکی هیچ چیز و هیچ کس نمی‌بینی فقط چراغ و کسی که چراغ رو دستش گرفته، دنبالش میری؛ فقط و فقط اونو میبینی... دنبالش میری تا جاییکه می‌رسی به نور، بعد از اون نه چراغی هست و نه چراغ به دستی، فقط نور هست نور هست و نور...

 

۱۹ بهمن ۰۰ ، ۲۳:۱۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سین ^_^