با حسرت خوردن با خاطرات چی نصیبت میشه؟؟

دلتنگی، دلتنگی، دلتنگی...

وقت هایی که بود بدتر بود! دلتنگی بیشتر بود...وقت هایی که بود هم به نبودنش فکر میکردم به اینکه چطور تحمل کنم...دوست نداشتم ببینمش چون ندیدنش برام سخت تر میشد... لحظات خداحافظی تمام تلاشم میکردم که برنگردم نگاهش کنم... 

هنوزم دلتنگ میشم... سخت، نفس گیر... اما سال هاست مخاطبم از دست دادم... سال هاست بدون مخاطب دلتنگم... به خاطر تمام لحظات نفس گیر دلتنگی به خاطر تمام قطره های اشکی که از سر دلتنگی سرازیر میشن خداروشکر ❤️... 

میدونم دامن زدن به این دلتنگی کار اشتباهیه... اما دلتنگ اون دلتنگی ام... دلتنگ لحظاتی که دل شکسته با خالق عشق درد دل میکردم...