تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پیشنهادی» ثبت شده است

دانگال

سانجو

سکسکه

سوپر ۳۰

وقتی حرف از فیلم هندی میشه ژانر عاشقانه رو ناخودآگاه به ذهن میاره ولی از این ۴تا فیلم هیچکدوم عاشقانه نیست!:)

فیلم دانگال در مورد کشتی گیر زن اهل هند 

فیلم سانجو در مورد بازیگر هندی سانجی دات:)

فیلم سوپر ۳۰ هم در مورد ریاضیدان هندی 

فیلم سکسکه بر اساس واقعیت نیست و در مورد یه معلمه :)

 

وقتی مختارنامه پخش میشد بچه مدرسه ای بودم و نگاهش میکردم ولی قسمت یا قسمت های آخرش ندیدم چون مسافرت بودیم... این چند سال هم که هی پخش میشد دوباره و چندباره نگاهش نکردم... امسال از اولش نشستم نگاه کردم... عاشق مختار شدم چون عاشق مولاست مولا علی:)

دیشب ندیدمش، الان منتظرم که شروع بشه:)

اگه بهم فیلم پیشنهاد بدین هم خیلی خوشحال میشم😁🌸

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۰۱ ، ۱۴:۰۰
سین ^_^
  • در زمان ما خنده، ارزان نیست. خنده ی از ته دل.  

          تا بخواهی، پوزخند و زهرخند و نیش خند؛ اما یک خنده پاک کاش می جستی،            قابش می کردی و به دیوار اتاقت می کوبیدی.

           (آتش بدون دود4 ؛ واقعیت های پرخون)

 

  • به کار بردن نادرست یک ابزار دال بر نادرست بودن آن ابزار نیست.

 

  • نمی شود به گذشته ها برگشت؛ چرا که واقعا گذشته ای وجود ندارد، و آنچه هست چیزی جز یاد نیست.

 

  • درد های بزرگ را کلمات تسکین نمی دهند...

          (آتش بدون دود5 ؛ حرکت از نو)

 

  • گمان می برم که اگر خداوند صد هزار گونه خنده می آفرید اما رسم اشک ریختن را نمی آموخت، قلب، حتی تاب ده روز تپیدن را هم نمی آورد. گریه چه نعمتی است واقعا برای آنکس که قلبی دارد.

             (آتش بدون دود6 ؛ هرگز آرام نخواهی گرفت)

 

رمان آتش بدون دود رو یه کتابدار نازنین بهم معرفی کرد، این کتاب 7 جلدی نادر ابراهیمی به شدت منو مجذوب خودش کرد و باعث شد برم سراغ بقیه آثار نویسنده.

 

آتش بدون دود یه رمان عاشقانه، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، انقلابی،مذهبی و... به شدت اثرگذاره. 

گالان و سولماز عنوان اولین کتاب این مجموعه است و سرآغاز ماجرا. در ادامه به زندگی فرزندان این دو در قالب حوادث پرداخته میشه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۰۰ ، ۰۹:۴۵
سین ^_^

میر ناصر: «من می خواهم که رعیتم سر به زیر باشد و شکم سیر، نه سر بالا گرفته از افتخار احمقانه استقلال، با شکم های به پشت چسبیده و تن های برهنه، و این همه درد...!»

 

سلیمه: «خوشا به حال کسی که عاشق است برادر، و به صداقت هم عاشق است؛ چرا که بد حالی عاشق هم بدحالی خوشی است؛ و در هیچ روزگاری هم، هیچ عاشقی روی آرامش ندیده است.»

 

نادر ابراهیمی با کتاب بر جاده های آبی سرخ به خوبی تقابل شجاعت و بزدلی، خود خواهی و وطن خواهی، خود باخته و خود باور، مستقل و وابسته(البته منظور x و y نیست:)) رو نشون میده...

 

یکی نیست به میر ناصر بگه مردمی که به واسطه امثال شما استقلالشون از دست بدن به دست خود شما گرسنه و برهنه و دردمند هم خواهند شد.

 

به سلیمه نمیشه چیزی گفت چون حرف حساب جواب نداره... البته میشه گفت دمت گرم:) ... هم چنان هم در روزگار ما اگر عاشق صادقی باشد احوالش همین است...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۰۰ ، ۰۸:۵۳
سین ^_^