تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۹۱ مطلب با موضوع «کتاب» ثبت شده است

عبارت هایی از کتاب:( مشخص شده با «»)

«احساس مسئولیت است که نقطه نهایی است که انسان مؤمن باید به آن برسد.»

«به خدا قسم هیچ ملتی در میان شهر خودش مورد حمله قرار نگرفت مگر اینکه ذلیل شد.»(امام علی به مردم کوفه برای رفتن به جنگ شامیان)

داستان نجاشی رو قبلا شنیده بودم... قابل تأمله به شددددت و مشابه با خیلی از اتفاقاتیه که برای خودمون میفته یا میشنویم... در چنین شرایطی باید حواسمون به این عبارت باشه:

«دشمنی با عده ای، شما را به ترک عدالت نکشاند، عدالت را رعایت کنید که به تقوا نزدیک تر است.»

زمانی که دانش آموز بودم انگار به مدارس بخش نامه فرستاده بودن در مورد پوشیدن هدبند! چیزی که شنیدم اون موقع... دقت کنید رعایت حجاب نه! پوشیدن هدبند!!!... تا قبل از اون هم همیشه موجه میپوشیدم و موهام مشخص نبود... لزومی نمی‌دیدم هدبند هم بذارم زیر مقنعه ام! شاید هم اصلا نداشتم که بپوشم... معاون مدرسه نذاشت برم سر کلاس... عمیقاً و به شدت ناراحت شده بودم... بهم بی احترامی شده بود... میدیدم که بقیه هدبند میندازن دور گردنشون و فقط موقع نظارت میارنش رو سرشون... معاون هم خوب میدونست و یادمه که مستقیماً گفت که بیرون از مدرسه اصلا به ما مربوط نیست و کاری نداریم باهاتون!! ... خیلی با خودم کلنجار رفتم و حتی به این فکر کردم که موهام بیارم بیرون:/... ولی میدونستم این لجبازی به ضرر خودمه و بعد مدتی آروم شدم اما هنوزم بعد گذشت سال ها یادم نرفته... همین الآنم یه عده از مسئولین آموزشی هیچ دلسوزی ندارن و شاید حتی اعتقادی در کار نیست فقط به هر طریقی میخوان چیزی که بهشون گفته شده یا حتی گفته هم نشده!!!! رو اجرایی کنن صرفا جهت خودشیرینی:/ منطقی پشتش باشه یا نه... نتیجه عکس هم داشته باشه برا کی مهمه!:/

 

سخنرانی های استاد حامد کاشانی بهم کمک کرد که بهتر درک کنم چرا امام علی علیه السلام رو یاری نمی‌کردن! ... 

 شعر فاضل نظری چه خوب توصیف می‌کنه لبیک نگفتن به بهانه های مختلف و...

فرق این کتاب با کتابهای دیگه ای که در مورد حضرت علی علیه السلام خوندم دقیقا همونیه که نوشتن: سالهای روایت نشده از حکومت امام علی علیه السلام.

 

به «سلطان جهان»، «شاه عرب» گفتند و عیبی نیست

به هر تقدیر دست لفظ، از توصیف کوتاه است

_______________________________________________

دیشب کاملا اتفاقی برنامه مهلا با حضور عباس موزون رو دیدم. فوق العاده بود!

فقط یه نمونه اش توضیحی بود که در مورد «... مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ(علیه السلام)» دادن ... یکی از سوالای مخفی ذهنم بود که واژه مهجهم یعنی چی:)...

 

«أَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُودِ وَثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْق عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَأَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ علیه السلام»

 

«االهم عجل لولیک الفرج»

_______________________________________________

کتاب الغارات، چهارمین کتاب پویش کتابخوانی.

معرفی دوستان میتونید اینجا ببینید.

با تشکر از خانم دزیره🌹

 

۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۰۲ ، ۱۷:۳۲
سین ^_^

کتاب

زندگی

 

چه غم که خلق به حسن تو عیب می‌گیرند 

همیشه زخم زبان خون بهای زیبایی ست

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

شباهت تو و من هرچه بود ثابت کرد

 که فصل مشترک عشق و عقل، تنهایی ست

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

کنون اگرچه کویرم، هنوز در سر من 

صدای پر زدن مرغ‌های دریایی ست

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

ای عمر! چیستی که به هر حال عاقبت 

جز حسرت گذشته در آیندهٔ تو نیست

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

اگر به ملک رسیدی جفا مکن به کسی 

که آنچه «کاخ» تو را «خاک» می‌کند ستم است

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

جز آه نمی‌آید از این قلب پر از درد

 اینقدر مزن چنگ به سازی که شکسته است

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

تنگ آب انقدر هم نمی‌آمد به چشم

 فکر آزادی نمی‌کردند ماهی‌ها اگر

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

گرچه با تقدیر ناچار از مدارا کردنم

عشق اگر حق است، این حق تا ابد بر گردنم

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

تا بپندارم که سهمی دارم از پروانگی

پیله‌ای پیچیده از غم‌های عالم بر تنم

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

در دلم آیینه‌ای دارم که می‌گوید آه

در جهان سنگدل‌ها کاش می‌شد سنگ بود

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

چندی ست از تو غافلم ای زندگی ببخش 

چنگی نمی‌زنی به دل این روزها تو هم

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

ای زخم کهنه‌ای که دهان باز کرده‌ای

 چون دیگران بخند به غم‌های ما تو هم

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

فرقی میان طعنه و تعریف خلق نیست 

چون رود بگذر از همه سنگریزه‌ها

 

سربلند

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۰۲ ، ۱۳:۱۱
سین ^_^

خط مقدم

 

چند جمله از کتاب:

«این بهترین و راحت ترین شیوه زندگی است که دو فکر هم سو و کاملا هم جهت کنار همدیگر قرار بگیرند.»

 

«برادر حاجی زاده دستی به سرت بکش ببین کچل نشده باشی؟

حاجی زاده به آرامی سرش را چرخاند به سمت عقب.

لبخند کم رنگی زد. چطور؟

از بس که من سؤال می پرسم!»

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

تا جایی که یادم میاد اولین بار به واسطه مهندسِ شاعرمون با شهید طهرانی مقدم آشنا شدم. با خوندن کتاب بهتر درک کردم چرا شهید طهرانی مقدم الگوی مهندسِ شاعرمونه و بسیار علاقمند به ایشون هست... اسم مستعاری هم برا خودش گذاشته که از اسم ایشون گرفته... ماه تولدش هم با ماه تولد شهید یکی هست:)...علاوه بر هوش و پشتکار و امید و توکل و... روحیه شاداب و شوخ طبعی و ارتباط خوب با اطرافیان از خصوصیات شهید هست. 

قسمت هایی از کتاب که برام به یاد ماندنی تر بود و اثرگذاری بیشتری داشت:

روایت فردی که بعد از اصابت بمب، شاهد شهادت مردم عادی بود. زنی که موقع شهادت داشت موهاش رو می‌پوشوند... نوزادی که از بین آوار زنده پیدا کرده بود... این قسمت از کتاب مثل روضه بود...

از اول کتاب تا پایانش از روحیه شاد شهید مقدم حکایت می‌کنه و ارتباط خوب و صمیمی با خانواده و دوستان و اطرافیانش. نکته قابل توجه این بود در عین ارتباط صمیمی با همکارانش اگر با کم کاری یا تنبلی مواجه می‌شد کاملا جدی میشد و نظم و انضباط رو برقرار میکرد.

توسل و توکل ها قبل پرتاب موشک مثل نماز جماعت و خوندن دعای توسل و زیارت عاشورا و دعای دسته جمعی و ذکر ها ‌وشعارها ‌وآیات قرآن. 

وقتی حاج محسن از شهید طهرانی مقدم میخواد به ازای کاری که براش انجام میده یه چیزی بهش بده!... و ایشون هم قول میدن اگه شهید شدن حاج محسن رو شفاعت کنن:)

آخرین موشکی که پرتابش تو این کتاب توضیح داده شد همزمان منم استرس داشتم که بالاخره چی میشه:)...

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

پدر موشکی ایران این مرد با آرزوهای بزرگ گفته بود:

«روی سنگ قبرم بنویسید اینجا مدفن کسی است که می‌خواست اسرائیل را نابود کند.»

مستند مردی با آرزوهای بزرگ

( زمان مستند ۳۲ دقیقه هست. مطالب کتاب رو کامل می‌کنه)

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۰۲ ، ۱۱:۰۹
سین ^_^