تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۲۷۷ مطلب با موضوع «یادداشت» ثبت شده است

+ساعت هفت و نیم چشمام باز شد، همه جا تاریک بود و ساکت! لامپ ها رو روشن کردم، حس کردم خیلی دیگه سکوته:))... همه جای خونه تاریک بود و کولر هم هنوز روشن! لامپ ها رو روشن کردم، کولر رو خاموش! تو ذهنم میگفتم من خواب بودم، ولم کردن رفتن:/...

 

خیال می‌کنی فراموش کرده‌ای

خاطره چون شراب است

کهنگی جلایش می‌دهد

خیال می‌کنی فراموش کرده‌ای

بعد یک صبح پاییز

که سرت درد می‌کند

سرگیجه امانت را می‌برد

به یاد می‌آوری دلتنگ کسی شده‌ای که هیچگاه برای تو نبوده

به یاد می‌آوری چقدر دوستش داشته‌ای

به یاد می‌آوری و می‌فهمی این همه سال فریب خودت را خورده‌ای

باز تلاش می‌کنی

که خیال کنی

که فراموش کنی

بر می‌گردی و در سرمای غروب کمی گریه می‌کنی

اشک‌هایت را جمع‌و‌جور می‌کنی

دستی به موهایت می‌کشی

و به یاد می‌آوری هنوز فراموش نکرده‌ای

دیگر وقتش شده

دنیا ادامه پیدا کرده و تو سال‌هاست ایستاده‌ای

بدون او

«برگرفته از کتاب خرده رویدادهای دیگر نوشته مهرداد اسماعیل پور»

 

 

+ قبل بیست سالگی بود فک کنم یه سفر تنهایی رفتم البته به مقصد خونه خواهرم. زمانی بود که همه چیز برام غیر قابل تحمل شده بود. دلتنگی هم زخم بود هم مرهم...یه شب قبل خواب یه داستانی از ذهنم گذشت!! همون زمان بود که تا یه حدی نوشتمش... زندگی یه دختر از ۱۵ سالگی تا پایان عمرش!... یه مدت پیش نمی‌دونم چی شد یادش افتادم و از اول تا آخر همه دست نوشته هام خوندم، یه بند نوشتم ولی سخت بود نوشتن و دوباره رهاش کردم. البته کلیات داستان رو تا انتها مشخص کردم. جالبی این داستان اینه که اون شب یهویی به ذهنم رسید و بعضی اتفاقات مهم داستان بعدا در واقعیت برا اطرافیانم رخ داد!! داستان، تخیلی نیست! بیشتر شخصیت هاش و اتفاقاتش ساخته شده بود از خودم و اطرافیان و دیده و شنیده ها و با حذف و اضافه ها. 

+ کتاب اهل بیتی ها رو دارم میخونم، موضوعش برام جدید و جالبه... مثلا اینکه چرا صله رحم خیلی خیلی مهمه و چرا نهی شدیم از ترکش... این کتاب میاد از رحم جسمانی،ولایی، رحمانی میگه و ارتباطشون... چیزایی که برا اولین باره دارم میخونم... همه مطالبش هم متوجه نمیشم!! سخت گفته بعضی جاها ولی همون مقدار فهمی که ازش دارم فوق العاده است. 

+ چند دقیقه پیش مامان و بابا برگشتن... مامان گفت یه چیزی برات آوردیم:))))... غوره بود:) ... اولین غوره امسال:)

+دلتنگی یعنی حال من...

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۰۳ ، ۰۰:۳۲
سین ^_^

آهی سوزان!

 

+ شروع کردم به خوندنش...

+ ...

 

🖤اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ🖤

 

 

آه یا مهدی...

💚اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💚

 

+ چند ساعتی میگذره از انتشار این پست... کتاب تموم شد... اگه خواستید بخونید برید یه گوشه که تنها باشید...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۰۳ ، ۱۸:۲۴
سین ^_^

+ سال اول تدریسم با پیش دانشگاهی ها کلاس داشتم و فاصله سنیمون حدود ۵ سال بود... الان حس میکنم دوستیم و گاهی پیش اومده که به جای شاگرد گفتم دوستم بود که دیدمش یا باهاش صحبت کردم!:)... همون دانش آموزم که شب برفی با پسر کوچولوش مهمونم بودن، بعد از فارغ‌التحصیلی نامزد کرد. بهم پیام میداد برا احوالپرسی، مشورت و درد دل:)... تو همون دیدار برفی بهش گفتم یادته چقدر ابراز دلتنگی میکردی؟ (نامزدش ازش دور بود)، منتظر بودم بگه یادش بخیر ولی چهره اش یه جوری کرد و گفت چقدر بی مزه یا چقدر بچه بودم!:/ یه همچین حرفی!!!!:/... بین حرفاش گفت اگه مثل شما مستقل بودم ازدواج نمی‌کردم!... شاید بعضیا فکر میکنن از اون مدل آدمایی هستم که مخالف ازدواجم و طرفدار مجردی تا آخرین نفسم!!:)) ... منم همسر و بچه خوبی که داشت بهش یادآوری کردم!:)... معتقدم به اینکه اصلا نباید مقایسه کرد ولی خب بعضی مواقع آدم حرص میدن:))))))، به جای اینکه من ابراز ناراحتی کنم که هنوز تنهام و دلداریم بدن، برعکس شده:/...  

+ یکی از همکارا روز دختر بهم تبریک گفت و تبریکش این محتوا رو داشت که آدمای مستقل رو باید با شخصیتت تحت تأثیر قرار بدی! ... شاید حاوی یه کم مخ زنی باشه!شاید!... داستان داره این همکار! :) که فعلا ازش میگذریم:))))... شاید فکر میکرد چقدر ذوق میکنم از این پیامش! اتفاقاً خیلی تلاش کردم که براش توضیح ندم! و به یک ممنون اکتفا کردم. مستقل بودن هم حدی داره، تا کی میشه بار همه چی رو تنهایی به دوش کشید!؟... 

+فک کنم خانواده ما نمادی از جامعه است! از نظر نامزد داشتن البته از نوع انتخاباتی‌!!... بعضیا نامزد ندارن اصلا، بعضیا از اول داشتن و بعضیا هم دنبالشن هنوز ولی فک کنم اونایی که نامزد ندارن تعدادشون کمه!:)

آیا شما هم نامزد دارید؟ با رسم شکل میتوانید آن را توضیح دهید.:))))))

فک میکنم سوال خوبی! که پرسیدم باید اول خودم جواب بدم:)

+عید سعید! غدیر خم پیشاپیش تبریک عرض میکنم. و پیشاپیش از دقت نظر خواننده گرامی متشکر و سپاسگزارم!:)

 

۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۰۳ ، ۰۹:۰۹
سین ^_^