تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۲۷۷ مطلب با موضوع «یادداشت» ثبت شده است

سردرد دارم و خوابمم نمیبره...!:/

مامانم همیشه میگه خداروشکر پسر نشدی! البته به خاطر حرفاییه که میزنم در ادامه این جمله ی «اگه پسر بودم» و بیشترش هم شوخیه:)( چون بدآموزی داره نمیگم چی میگفتم) و اینکه به نظر خودم اگه شیطونی هم دارم به مامانم رفتم😁 یه چند مورد ذکر میکنم که متوجه بشید چرا:)

مثلاً وقتی حواسمون نیست کف پامون قلقلک میده:))

و من فقط! وقتی مامان یا بقیه ( البته که همه نه) دنبال چیزی میگردن میگم ایناهاش و وقتی نگاه میکنن با دست من روی نوک دماغم مواجه میشن!:) و اینکه این کلک هم قدیمی شده و مامان از ده بار یه بار گول میخوره:( 

وقتی داشتیم تو خونه پیاده روی میکردیم مثلا... به مامان پیشنهاد دادم برای اینکه اثر بیشتری داشته باشه و خوش بگذره، دنبالش میکنم و دور فرش ها بدوه تا من نتونم بگیرمش، بعد چند دور که دید دارم بهش میرسم تقلب کرد و از وسط فرش رد میشد، منم از تعجب و خنده اول اینطوری😳 و بعدش هم این شکلی 🤣 شدم.

گاهی که حوصله ام سر میره یا در مواقعی فکر می کنم به پسر بودن، مثلاً موتور سواری خیلیییی دوس دارم ولی دو چرخه هم بلد نیستم برونم چه برسه به موتور:/ یا وقتی داداش با دوستاش و پدر با همکارا و دوستاش میرن بیرون میگم اگه پسر بودم باهاشون میرفتم:) مامانم میگه شایدم نمی‌بردنت.😅 در نهایت بیشتر این حرفا جنبه سرگرمی و شوخی داره برام و به نظرم بهترین حسی که یه زن می‌تونه داشته باشه و بالاترین نعمت هست مادر شدنه... چون میتونی یه اپسیلن اپسیلن از عشق خدا به بنده هاش رو درک کنی:) 

بعضیا قدر مادر میدونن بعضیا نه و بعضیا هم از نعمت داشتنش محرومن. ولی بین همه مادرا یه چیز مشترکه وقتی بچشون خوشحال باشه خوشحالن چه قدرشون بدونیم چه نه چه زنده باشن چه نباشن. خدایا همه مادرا عاقبت بخیر بشن، الهی آمین.

نمیشه از مادر گفت و از پدر نه.

یه چیزی که ما بچه ها مخصوصا تا زمانیکه مستقل نشدیم یا پدر و مادر؛ بهش نمی‌رسیم یا توجه نمی‌کنیم، وقتی رفتم سرکار و مجبور بودم سروکله بزنم با آدما فهمیدم که یه پدر که یه مرده و غرورش براش مهمه باید در طول زندگی چه حرفا یا چه رفتارا و چه کارایی تحمل کنه تا بتونه از زن و بچه اش حمایت کنه. متاسفم که دیر فهمیدم و بیشتر، اختلاف نظر و عقیده هامون می‌دیدم ولی خوشحالم که بالاخره آگاه شدم و قدرش میدونم. 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم؛ تقدیم به روح پدرا و مادرا.

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۰۰ ، ۰۲:۱۹
سین ^_^

وقتی دور و برم به یمن قطعی برق این مدت سیاه پوشه و همینطور سقفم آسمون سیاه چشمک زن و تو گوشم ...

یا حبیب من لا حبیب له 

یا حسین 

یا طبیب من لا طبیب له

یا حسین 

...

فکر میکنم به اینکه این همه سال گذشت و الان با گذشته چه فرقی دارم و دارم به وضوح میبینم که قبلاً نمی‌دونستم که نمی‌دونم ولی الان میدونم که نمی‌دونم و گمشده ی من معرفت هر چه بیشتره که به دنبالش عشق جاری میشه...

فکر کردم به اینکه سال ها گذشته ولی هم چنان جمعیت ناله کنان، سینه زنان، گریه کنان، بر سر زنان ووو... یک صدا میگن یا حسین ... 

آیا میخواد یادمون باشه یک بار ابلیس یارانش جمع کرد و همه آدما رو فراخوند که مظهر حق رو به قتلگاه ببرن؟؟! میخواد یادمون بمونه که قراره دوباره تاریخ تکرار بشه ولی این بار ...! میخواد بهمون یادآوری کنه که حواسمون باشه داریم میریم سمت لشکر ابلیس یا سمت اندک یاران حق و مظهر حق ؟! 

ترس داره و گریه ، گریه ، گریه ... که نباشی بین عشاق 

وای اگه باشی بین تبر به دستان... 

 

فرمانده عشاق دل آگاه حسین است    بیراهه مرو ساده ترین راه حسین است

 

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۰۰ ، ۰۶:۵۵
سین ^_^

چه روز خوب و چه فرصت خوبی برای حرف زدن در مورد نهج‌البلاغه:)

خدایا به تو پناه میبرم که ظاهر من در برابر دیده ها نیکو و درونم در آنچه که از تو پنهان می دارم، زشت باشد، و بخواهم با اعمال و رفتاری که تو از آن آگاهی توجه مردم را به خود جلب نمایم و چهره ظاهرم را زیبا نشان داده، با اعمال نادرستی که درونم را زشت کرده به سوی تو آیم،تا به بندگانت نزدیک،و از خشنودی تو دور گردم.

«حکمت ۲۷۶»

 

بالاخره بعد از مدت ها اواخر سال ۹۹ تونستم نهج‌البلاغه رو تا آخر بخونم:)

از چند سال پیش چند بار سراغش میرفتم ولی رهاش میکردم.

سه جلد از کتاب پیام امام از آیت‌الله مکارم شیرازی که تفسیر نهج‌البلاغه هست هم خوندم که خیلی عالی بودن متاسفانه بازم رهاش کردم و دیگه هم فرصت نشد ادامه بدم چون کتابا از دستم رفت:/ 

کتاب علی، صدای عدالت انسانی از جرج جرداق هم تموم نکردم و رهاش کردم ولی تصمیم به خوندنش دارم حتما:) 

برای همین از اینکه تونستم بخونمش کمی هم با دقت و یادداشت ذوق زده ام:) 

دو تا دلیل داشت که تونستم تا آخر پاش وایسم😁 یکی اینکه گروهی خوندیم و  اینکه به پیشنهاد دوستان از حکمت ها شروع کردم به خوندن و بعد نامه ها و در آخر خطبه ها چون حکمت ها کوتاه تر از نامه ها کوتاه تر از خطبه ها هست:) خطبه ها طولانی تر و سنگین تره برای همین شروع از خطبه ها ممکنه آدم خسته کنه.

همچین روزی باعث خوشحالی هست ولی در باطنش غم داره اگه یه ذره بتونیم درک کنیم بعد از غدیر بر حضرت مادر و امام زمانش چه ها گذشت...

امام زمانمون دریابیم...!؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۰۰ ، ۰۸:۱۸
سین ^_^