اولین برف:)
طبق هوا شناسی ظهر تا عصر قرار بود بارون بیاد! و درست هم بود، حداقل شروعش!:)
از حیاط مدرسه که گذشتیم و تو ماشین نشستیم، تو همین فاصله لباسامون خیس شد. بارون ریز میبارید ولی زیاد بوده!:) ... ریز بودنش باعث میشد به نظر نیاد!
یه کم از مسیر که طی شد، یخ های ریز میخورد به شیشه و سرعتش زیاد شد! چند باری سرعت بارش کم و زیاد شد و مخلوط بارون و یخ و برف میبارید. برا چند دقیقه همکارمون زد کنار! فیلم همونجا گرفتم. شدت بارش که کم شد حرکت کردیم و هر چقدر به مقصد نزدیک تر میشدیم گرم تر میشد و هوا هم روشن تر و دیگه از برف خبری نبود. وقتی رسیدیم، برف هایی که جمع شده بود جلو ماشین همه آب شد:/... اینم شد اولین رو نمایی برف امسال ما! ... ان شاءالله برف های بیشتری ببینیم:)
+ربع ساعت پایانی زنگ آخر داشتم برا کلاس دهمی ها از کتاب خاطرات سفیر میخوندم، به خاطر محتوای کتاب و سوالات دانش آموزا داشتم براشون میگفتم در مورد سنی و شیعه! که حضرت الله(یادتونه؟!:) گفت خانم ما شیعه هستیم یا سنی؟:/...
+ مطالعات اجتماعی کلاس هشتم رسیدیم به قسمت تاریخ! برا اینکه براشون راحت تر و جذاب تر! بشه از قبل بعثت براشون تعریف کردم مثل داستان! تا جاییکه بلد بودم! هفته گذشته داشتم میگفتم حدود پنجاه سال بعد فوت پیامبر، مسلمون ها! نوه پیامبر کشتن! براشون خلاصه نویسی کرده بودم و اسم امام حسین علیه السلام رو میدیدن! متوجه شدم بعد این جمله قیافه هاشون علامت سؤاله! و بعد از پرس و جو فهمیدم حتی نمیدونن حضرت فاطمه سلام الله علیها دختر پیامبر صل الله علیه و آله هست:/ :( :|...
+ با موضوع اخیر یاد سال های اول تدریسم افتادم! یادمه بعد از یکی دو سال متوجه شدم وقتی میخوام رابطه فیثاغورس درس بدم باید اول مطمئن بشم که مثلث قائم الزاویه رو میشناسن یا نه!:)...
+ بعضی چیزا رو فک میکنیم دونستنشون بدیهیه! تو زندگی هم گاهی این پیش فرض ها باعث مشکلات یا اختلافات میشن!:)
سلام
چند ماه بعد از شهادت سید روح الله عجمیان بود اگه اشتباه نکنم. اسمش رو به بچه ها گفتم. نمی شناختم انگار. خیلی ناراحت شدم از خودم... که چرا نگفته بودم قبلا که بدونن؟!
ان شاءالله که باز هم نعمت های الهی روی سر همه مون بریزه :) الحمدلله...