سر کلاس دهم انسانی وقتی داشتم تابع رو درس میدادم... ده دقیقه آخر زنگ رسیدیم به نمایش توصیفی روابط و تشخیص اینکه تابع هستن یا نه... گفتم رابطه ای که مخلوقات رو به خالق نسبت میده یه تابع هست... گفتن چه مثال قشنگی... از چهره و لبخنداشون مشخص بود که کلی ذوق کردن:))... گفتم حالا یه مثال میزنم بخندین حسابی😁... یه مثال جنایی پلیسی هم گفتم براشون... رابطه ای که به هر شخص اثر انگشتش نسبت میده... اکثرا دیگه فیلم دیدن و میدونن برا دستگیری مجرمین:))) از منحصر به فرد بودن اثر انگشت استفاده میشه:)... ازشون پرسیدم: رابطه ای که به هر مرد همسرانش رو نسبت میده تابع هست یا نه؟😅...خندیدند حسابی:)... گفتم ممکنه بیشتر از یکی داشته باشن:))... یکیش گفت تا چهارتا؟ گفتم شاید هم بیشتر:/... یکیشون گفت صیغه:)... ازشون پرسیدم به نظرتون صیغه، ظلم در حق زن هست؟ اکثرا گفتن آره! ... در حد زمان در مورد حقی که میشه با ثبت ازدواج (موقت و دائم) بهش رسید براشون توضیح دادم و یه مقایسه ای نمودم با دوست دختر بودن:/ ... راحت ولت کنن برن بدون هیچ حقی!... آخرش گفتم اینکه از یه قانونی سوء استفاده میشه دلیل بر بد بودن اون قانونه؟ گفتن نه:)

همیشه درسی که می‌خوام تدریس کنم بررسی میکنم و طبق زمان و سطح دانش آموزا و ... برنامه میریزم البته ذهنی، که چی بگم و چطور بگم (کلی) اما بخش زیادی (جزئیات) رو دانش آموزا تعیین میکنن کلاس به کدوم سمت بره و چه مثال هایی زده بشه... مثال هایی که زدم از قبل برنامه ریزی نکرده بودم:) ...