تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

حس عجیب!

شنبه, ۲۶ آذر ۱۴۰۱، ۰۳:۴۶ ب.ظ

«داشتن» ، خوشحالشون نمیکنه، چون اونها رو از «بودن» باز میداره. ( از کتاب بازگشت شازده کوچولو)

دانشگاه که بودم دفعات زیادی این حس رو تجربه میکردم... زمانی که فکر میکردم به ته خط رسیدم و برای از دست دادن رویاهام عزا گرفته بودم:)... خیلی سخته توضیحش و ممکنه به خاطر توضیح ناقص ام برداشت ها متفاوت باشه!

وقتی سر کلاس بودم و استاد داشت درس میداد یهو از وجود خودم آگاه میشدم اینکه «من» هستم!؟ یا اینکه چرا اینجام، دارم چیکار میکنم؟ باید چیکار کنم؟ و... انگار از بالا داشتم به خودم نگاه میکردم... منظورم این نیست روح از بدن جدا بشه ولی دقیقا همین حس بود... خودم میزدم به اون راه تا برگردم سر کلاس برگردم به زندگی:)... چند روز پیش بعد از مدت ها دوباره اینطوری شدم... 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۹/۲۶
سین ^_^

بودن

نظرات  (۴)

جالبه

حتما شاید کلاس یا صحبت استاد یه چیزی داشته

پاسخ:
برا خودمم جالبه و نمی‌دونم چرا؟؟
نه بعیده ربطی به کلاس داشته باشه، چه دروس اختصاصی چه عمومی، چه تو خوابگاه یا ... ممکن بود اتفاق بیفته!

۲۶ آذر ۰۱ ، ۱۸:۰۷ مرتضی پورظهیر

بازهم خودتون رو زدید به اون راه؟؟!

پاسخ:
اگه منظورتون از «اون راه»  زندگی روزمره باشه بله:)... اگه تو اون حالت بمونم ادامه زندگی میسر نیست:))... فک کنم خود به خود هم ذهنم برمیگرده به حالت معمولی اگه تلاشی هم نکنم!... 
۲۶ آذر ۰۱ ، ۲۰:۱۳ زری シ‌‌‌

منم بعضی وقتا همچین میشم

یهو میگم این کیه اینجا نشسته ؟ /: الان من دارم این بدن و هدایت میکنم ؟ ریلی ؟

 

نمیدونم چرا یهو همچین میشه XD

پاسخ:
دقیقا همچین حسی...یکی پیدا شد مثل خودم🥰😁
حالا مونده دلیلش... چرا؟🤔
یه حدس هایی میزنم ولی فقط حدس می‌باشد...
۲۶ آذر ۰۱ ، ۲۳:۱۷ زری シ‌‌‌

مثلا برای اطمینان دستامو تکون میدم میبینم اره خودم دارم هدایتش میکنم /:

پاسخ:
👌😁😅

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">