تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

ضربه آخر

يكشنبه, ۳۰ مرداد ۱۴۰۱، ۰۲:۳۲ ق.ظ

وقتی کیان پیاده رفت میدون، اعصابم خورد شد، باورم نمیشد این کارو باهاش بکنن، فهمیدم همین قسمت که کیان میکشن... کیان به فکر مختار بود به خاطر این تعصبات و ساده لوحی و نافهمی ها و حتما تهش خوند که چی میشه... با مامان نگاه میکردیم و داداش هم با فاصله نشسته بود و سرش تو گوشی بود. صحنه های جنگی نگاه نمیکنم یا خیلی کم در حدی بدونم چی میشه، به مامانم میگفتم وقتی کیان نشون داد حواست باشه بهش، مراقبش باش😅 منظورم این بود که وقتی نشونش داد بهم بگو ببینمش، هی می‌پرسیدم مرد؟ کشتنش؟ ضربه آخری که بهش زدن و افتاد دیدم...گریم گرفت... با خودم میگفتم خوبه عینک رو چشمامه مشخص نیست... چند قطره اشک کافی نبود برای اینطور کشته شدن کیان و اینکه آدم میبرد به گذشته و آینده تاریخ مظلومیت ها..! داداشم به شوخی می‌گفت گریه نکن😄 بعد که نگام کرد دید واقعا دارم گریه میکنم، دیگه چیزی نگفت، منم لبخند زدم بهش، اشکام هم پاک میکردم فایده نداشت، وقتی فیلم تموم شد عینکم درآوردم، نه فقط از چشمام از صورتم هم آثار گریه نمایان بود...

   دفعه اول نیست برنامه خوابم به هم می‌ریزه و اینطور بی خواب میشم، درست میشه یعنی درستش میکنم مثل دفعه های قبل:)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۵/۳۰

نظرات  (۶)

۳۰ مرداد ۰۱ ، ۰۲:۴۲ عبدالعظیم شرونی

به جنسیت نیست..به احساسیه که نسبت به این آدما داریم..منم گریم گرفت..

پاسخ:
به خاطر نظرتون یه بار دیگه نوشته امو از اول خوندم ببینم حرف از جنسیت زدم؟! به خاطر داداش؟! 
در هر صورت کاملا درست گفتید و موافقم. البته گریه کردن به شرایط و موقعیت و روحیه آدما و اینکه به عمق ماجرا بیندیشی یا نه و ... هم بستگی داره.
خودم معمولا با جمع که فیلم میبینم گریه نمیکنم ولی اینجا نشد که کنترل بشه:)

:"""""

وای این کیان خیلی گوناه داشت

البته ما حفظ بودیم که چی میشه ولی هر بار گوناه داره :""

پاسخ:
آره خیلی گناه داشت:( 
کاش میشد به خودت بگی فیلمه غصه نخور... ولی می‌دونیم فقط فیلم نیست... و بدتر از اینشم اتفاق افتاده...

در تاریخ بزرگ‌ترین ضربه‌ها از سر خیانت‌ها و مخصوصاً حماقت‌ها وارد شدن.

پاسخ:
همینطوره، این حماقت ها خیلی اعصاب خورد کنه
۳۰ مرداد ۰۱ ، ۲۱:۳۷ سید محمدرضا

اگر همین بلا توسط دشمنان مقابل صورت می گرفت واقعا آدم اینقدر دلش نمیسوخت تا اینکه در دل یک اتحاد و یک قیام عناصری اون رو نابود کنن.
کیان فدای استقامت قیام شد...

پاسخ:
دقیقا... یه جا اون موقع که سلیمان صرد خزاعی مسلم رو رها کرد و یکی هم بلایی که سر کیان آوردن به شدت اعصاب خورد کن بود، پشیمونی بعدشون بیشتر:/ ...

باز بیاین بگین مردم کامنت نمیذارن :)

الان 3 تا خوشگلش این جاس

پاسخ:
😅
میذارن
ولی
شما بیشتر می‌ذاری🙄😁

خبببب دیگه ایرانی بودن از همون موقع داستان بوده الانشم داستانه😐

پاسخ:
بله و البته که باعث افتخاره ایرانی بودن.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">