ق مثل...
چهارشنبه, ۲۹ تیر ۱۴۰۱، ۰۱:۴۰ ب.ظ
وقتی بچه دبستانی بودم برا اولین بار و آخرین بار!؟ دیدمش... یه پسر بچه که تازه راه افتاده، تپل و بامزه و شیطون ... چند روز مهمون یه خونه بودیم... یعنی فامیل مشترک... بعد از اون اگه دیده باشمش هم نشناختم و یادم نیست... وقتی خبر رسید که یه نفر با چاقو کشته!!!!!! گفتم همونی که اون موقع دیدیمش؟؟ همون؟؟؟؟ بردنش همون جاهایی که مخصوص نوجوونا هست... شاید تا موقعیکه به سن قانونی برسه و ... همین اواخر دوباره خبر رسید که یکی از هم بند هاش رو تو خواب خفه کرده!!!!؟؟؟؟ سؤالایی که تو ذهنم رژه میرفت: از نظر روانی سالمه؟ عاقبتش چی میشه؟ اگه فقط بحث صد سال اینجا بود که ... بحث سر ابدیته... مامان باباش چی میکشن...