تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۱۰/۲۹
    Two
  • ۰۳/۱۰/۲۱
    one

نامزد!

يكشنبه, ۳ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۰۹ ق.ظ

+ سال اول تدریسم با پیش دانشگاهی ها کلاس داشتم و فاصله سنیمون حدود ۵ سال بود... الان حس میکنم دوستیم و گاهی پیش اومده که به جای شاگرد گفتم دوستم بود که دیدمش یا باهاش صحبت کردم!:)... همون دانش آموزم که شب برفی با پسر کوچولوش مهمونم بودن، بعد از فارغ‌التحصیلی نامزد کرد. بهم پیام میداد برا احوالپرسی، مشورت و درد دل:)... تو همون دیدار برفی بهش گفتم یادته چقدر ابراز دلتنگی میکردی؟ (نامزدش ازش دور بود)، منتظر بودم بگه یادش بخیر ولی چهره اش یه جوری کرد و گفت چقدر بی مزه یا چقدر بچه بودم!:/ یه همچین حرفی!!!!:/... بین حرفاش گفت اگه مثل شما مستقل بودم ازدواج نمی‌کردم!... شاید بعضیا فکر میکنن از اون مدل آدمایی هستم که مخالف ازدواجم و طرفدار مجردی تا آخرین نفسم!!:)) ... منم همسر و بچه خوبی که داشت بهش یادآوری کردم!:)... معتقدم به اینکه اصلا نباید مقایسه کرد ولی خب بعضی مواقع آدم حرص میدن:))))))، به جای اینکه من ابراز ناراحتی کنم که هنوز تنهام و دلداریم بدن، برعکس شده:/...  

+ یکی از همکارا روز دختر بهم تبریک گفت و تبریکش این محتوا رو داشت که آدمای مستقل رو باید با شخصیتت تحت تأثیر قرار بدی! ... شاید حاوی یه کم مخ زنی باشه!شاید!... داستان داره این همکار! :) که فعلا ازش میگذریم:))))... شاید فکر میکرد چقدر ذوق میکنم از این پیامش! اتفاقاً خیلی تلاش کردم که براش توضیح ندم! و به یک ممنون اکتفا کردم. مستقل بودن هم حدی داره، تا کی میشه بار همه چی رو تنهایی به دوش کشید!؟... 

+فک کنم خانواده ما نمادی از جامعه است! از نظر نامزد داشتن البته از نوع انتخاباتی‌!!... بعضیا نامزد ندارن اصلا، بعضیا از اول داشتن و بعضیا هم دنبالشن هنوز ولی فک کنم اونایی که نامزد ندارن تعدادشون کمه!:)

آیا شما هم نامزد دارید؟ با رسم شکل میتوانید آن را توضیح دهید.:))))))

فک میکنم سوال خوبی! که پرسیدم باید اول خودم جواب بدم:)

+عید سعید! غدیر خم پیشاپیش تبریک عرض میکنم. و پیشاپیش از دقت نظر خواننده گرامی متشکر و سپاسگزارم!:)

 

نظرات  (۶)

سلام 

عید شمام مبارک خانوم معلم عزیز 

تجربه به من ثابت کرده همیشه چیزایی که نداریم برامون جذاب ترن :) وقتی مجردیم، تاهل، وقتی متاهلیم تجرد ... 

پاسخ:
سلام🌸
ممنونم.
کاملا درسته. با وجود اینکه متأهلی رو تجربه نکردم ولی خود آینده ام رو دارم میبینم که میگه بیکار بودی یه دردسر به دردسرات اضافه کردی😁😅
و فک کنم این مطلب نباید نادیده گرفت که یه بخش مهمی از رشد در تنها نبودنه! خواه ناخواه!.

دقیقا من گاهی با خودم فکر می‌کنم دخترجان آخه نونت نبود آبت نبود ازدواج و بچه داریت چی بود :)

 

دیشب داشتم یه بخشی از کتاب «خورشید در خاک نشسته» عین صاد رو میخوندم، اگه فرصت کردین توی طاقچه بی‌نهایت ببینیدش،  یه بخشیش میگه : «ممکن است انسان ظاهرا در رنج باشد ولی در دل بر او شیرین و گوارا بوده و گاهی هم در ظاهر نعمت است ولی در باطن رنج و عذاب ، که «تعذب من تشاء بما تشاء کیف تشاء» ، وقتی می‌خواهد عذاب کند و برنجاند حتی با نعمت‌ها و با بخشش ها می‌سوزاند و وقتی که می‌خواهد بدهد حتی با گرفتن‌ها و بلاها می‌بخشد» 

 

به نظر می‌رسه همه‌ی این به ظاهر داشتن‌ها و نداشتن‌ها، تنها و غیرتنها بودنا، فقط ویترینه... 

پاسخ:
:))
طاقچه رو همون موقع حذف کردم و دیگه هم نرفتم سراغش. ممنونم بابت معرفی، ان شاءالله فرصت شد میرم سراغ کتاب های ایشون. 
انتظار داشتم بحث، سیاسی بشه ولی انگار بحث این نامزد شیرین تر بوده:)))))

نامزد؟؟؟فرااااااار کن اصن😅

بعدش که تب و تابش میخوابه میگی چه اشنباهی کردم 😐

پاسخ:
ما که از نامزد های مورد نظر شما نداریم:)))) منظورم اون یکی نامزد بود:))
بالاخره باید این مسیر طی کرد، زمان مناسبش اتفاق بیفته چه بهتر. 
 خوشی هاتون پایدار.
۰۳ تیر ۰۳ ، ۱۲:۰۰ معتاد چایخونه ی حرم

من الان وسط امتحاناتم

یه شوهر میخوام جلو درس خوندنم رو بگیره بگه غلط میکنی درس بخونی

بعد امتحانام طلاقش بدم😂😁

پاسخ:
👌😂

۰۴ تیر ۰۳ ، ۲۳:۵۷ مهدی نیازی

بعضی تنهایی ها با هیچ مناسبات و روابطی شکل عوض نمیکنن

شاید تنهایی جزو همون بذرهایی باشه که خدا تو گل وجودمون کاشته...

عیدتون مبارک

پاسخ:
درسته... فک کنم منظورتون نزدیک به گفته  شهید مطهری هست:
انسان در این جهان یک نوع احساس بیگانگی با همه این عالم می‌کند و یک نوع احساس غربت در همه عالم می کند؛ چرا ؟ می گویند برای این است که ما، آن که «ما»ی واقعی ماست که همان روح الهی(وَ نَفخْتُ فیهِ مِنْ روحی) است، از جای دیگر به اینجا افاضه شده و باید برگردد، وطن اصلی اش اینجا نیست، جای دیگر است. از جای دیگر آمده و باید به آنجا برگردد، پس وطنش اینجا نیست، اینجا وطن سنگ است، وطن خاک است، وطن کلوخ است، وطن گیاه است، وطن سگ است، وطن حیوان است، یعنی موجودات صد درصد طبیعی. ولی ما یک موجود صد درصد طبیعی نیستیم، 
آن واقعیت ما واقعیت ماوراءالطبیعی است، وطن اصلی ما آنجاست، ما را از آنجا جدا کرده اند. این است که ما در اینجا غریب هستیم.

ممنون، عیدتون مبارک باشه. 
۰۵ تیر ۰۳ ، ۲۰:۱۰ مهدی نیازی

نگاه مفید و قشنگیه 

و درد ها رو تحمل پذیر تر میکنه 

پاسخ:
بله همینطوره.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">