تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

گل خندان

پنجشنبه, ۱۲ آبان ۱۴۰۱، ۰۵:۲۸ ق.ظ

حرف از معلم فیزیک شد، خاطره ها همه رو شدن😁

قبل از قول جایزه یه خوابی دیده بودم؛ خواب دیدم معلم فیزیک برام یه انگشتر نگین دار میاره، انگار از طرف شاهزاده سوار بر موتور ( یه ماشین خارجی داشت تو خواب😂) بود ولی بعدش یه طوری گفت انگشتر برا خودت دیگه انگار قضیه کنسله:/😅. وقتی حرف از جایزه زد گفتم بیا اینم تعبیر خوابم:)... تعبیر خواب نوشته بود شخصی که انگشتر بهت میده، از چیزایی که اون شخص داره بهت میرسه... گذشت و گذشت و کاملا غیر منتظره دبیری اومد و انتخاب کردم و قبول شدم... معلم شدم... محل کارم هم که مدرسه است:) ... فیزیک هم قبول شده بودم ولی انتخاب دومم بود:)... اینو گرفتم تعبیر خوابم:)

یکی از همه ی اون افرادی که بهم میگفتن چرا نرفتی تجربی؟ برو تجربی:) همین معلم فیزیکم بود... سر کلاس برامون تعریف میکرد که یه روز که رفته دکتر (شاید دندونپزشک) درآمد روزانه اش حساب کرده و یه رقمی هم گفت که یادم نمیاد... منظورش این بود پول تو این کاره:)...

سر جلسه امتحان بودیم، بچه ها نق میزدن که سخته... معلم هم برا اینکه ساکتشون کنه گفت: سین امتحان آسونه نه؟ منم گفتم نه:)))... کلاس رفت رو هوا. از عمد نبود. راستش گفتم😁. بعدش گفتم سخت نیست ولی آسون هم نیست. فایده نداشت دیگه، کار از کار گذشته بود. واقعا قصد نداشتم اینطوری حالش بگیرم😅. 

نمی‌دونم همین امتحان بود یا نه برا حل یکی از سؤالا نیاز بود یکی از فرمولای فیزیک۲ رو یادمون باشه. یادم بود😁

فک کنم v=Ed بود که عیدی میخوندم برا خودم که یادم نره:))... وقتی برگه ام دادم گفت اینو هم نوشتی؟😄 یه طوری که انگار هم خوشحاله هم انگار فک میکرد یه سؤالی داده که کسی یادش نمیاد:)) و وقتی دید نوشتمش جا خورده:))

یه بار دخترش آورد سر کلاس. چهار یا پنج ساله بود. عجیب بود قیافه اش از این لحاظ که هم خوشگل بود هم جذاب بود هم ناز(بانمک). تا حالا ندیدم یه نفر اینطوری باشه😅

معلممون خوشگل بود ولی دخترش خاص بود... با نگاهم داشتم مقایسه میکردم قیافه هاشون، یهو معلممون دراومد گفت حتما سین داره با خودش میگه ببین دخترش چه خوشگله ولی مامانش نه، یا مثلا به کی رفته دخترش که اینقدر خوشگله... منم گفتم نههه😅... یادمه تو ذهنم داشتم تحلیل میکردم که خیلی شبیه مامانشه ولی یه چیزایی باعث شده که خوشگل تر به نظر برسه...

یه بارم دکمه مانتوش افتاده بود، منم متوجه شده م و از نگاهم فهمید و گفت حالا سین میگه این چقدر شلخته است، دکمه اش ندوخته😅 ...همچین فکری نمی‌کردم😕... مثل اینکه صبح زود مانتو رو پوشیده با عجله و نمی‌دونسته یا فرصت نداشته دکمه رو بدوزه. فک کنم دکمه تزئینی بود!:)

هر چی یادم بود نوشتم😁

  • خوابی دیدین که تعبیرش یه بخش مهمی از زندگیتون باشه؟

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۸/۱۲

نظرات  (۲)

۱۲ آبان ۰۱ ، ۱۵:۰۰ زری シ‌‌‌

خواب تعبیری ندیدم فکر کنم . :)

 

من کلا تو چش و چال معلما نبودم ، مگه اینکه شرایط خاص باشه

مثلا کلاس زبانی که کلا 5-6 نفر دانش اموز داره و اینا حیح

 

وای این v=ed  از تو یاد نمون ترین فرمولاس /: چون کاربردش کمه ولی وقتی مساله اش بیاد فقط با این حل میشه 

پاسخ:
حتما آروم بودی خیلی:)
عیدی که بخونیش دیگه یادت نمیره😁، بعد این همه سال هنوز یادم مونده:))
خوابای خوب ببینی و به واقعیت تبدیل بشه😊؛ فک کنم از زمان دانشگاه بود که این عبارت به همدیگه می‌گفتیم:))

واو . من اینجا کامنت گذاشته بودم

پاسخ:
آره مخاطب وفادار اینجا😘💖😅

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">