تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۴۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خداوند» ثبت شده است

آهی سوزان!

 

+ شروع کردم به خوندنش...

+ ...

 

🖤اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ🖤

 

 

آه یا مهدی...

💚اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💚

 

+ چند ساعتی میگذره از انتشار این پست... کتاب تموم شد... اگه خواستید بخونید برید یه گوشه که تنها باشید...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۰۳ ، ۱۸:۲۴
سین ^_^

+ امیدوارم کسانی که با زبون ابراز خوشحالی میکنن از این واقعه در دل خوشحال نباشن و فقط از روی لجبازی باشه! ان شاءالله راه رو پیدا کنن...

+ ان شاءالله عاقبت بخیر بشیم.

+ توأمان حس های مختلفی رو دارم تجربه میکنم... غم، درد، حسرت، شوق و...

+ و هنوزم باورش سخته...

 

حکمت ۳۵۱نهج البلاغه: چون سختی‌ها به نهایت رسد، گشایش پدید آید، و آن هنگام که حلقه‌های بلا تنگ گردد آسایش فرا رسد.

 

۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۱:۰۴
سین ^_^

لیمو ترش خیلی دوست دارم!... تو حیاط خونه مون درخت میوه داریم، لیمو ترش نداریم، خونه همسایه لیموترش داره از این لیمو زرد بزرگا... از حیاط ما هم میشه دیدشون:/... انگار نمیچیننشون!... سال گذشته فک کنم یه جا همه رو چیده بودن چون یه پلاستیک بزرگ برامون آوردن... به مامان گفتم نقشه دارم!!:)) وقتی تو حیاطی صدات میزنم مامان لیمو ترش نداریم؟ بعد جواب میدی نه نداریم:))) تا بشنون و برامون لیمو بیارن:))) یا اینکه مثلا تو حیاطیم و داریم حرف می‌زنیم میگم به به چقدر لیمو ترش خوشمزه است. چند روز پیش خیلی لیمو ترش دلم میخواست، نمی‌دونم چقدر بعدش، روز بعدش یا دو روز یا... برا همکار(هم سرویسی) خواهرم لیموترش آورده بودن دانش آموزاش، به خواهرم اینا هم تعارف کرده بود و خواهرم یه دونه برداشته بود برا من:)... اینطوری بود که ما به لیموترش رسیدیم:)...

چیزی که به ذهنم رسید این بود... ببین لیمو از کجا به دستت رسید... خدا داره بهت نشون میده باور داشته باش همه چی دست خودشه..‌. ایمان داشته باش... بیشتر از گذشته... از جایی که فکر نمیکنی بهت میرسه... 

 فکر میکنم این زیادی منطقی بودنم خوب نیست!

 

+ بعضیا پایان زندگیشون میشه آغاز زندگی(واقعی) شاید هزاران نفر!... مگه میشه به این نوع پایان غبطه نخورد؟!

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۰۲ ، ۱۷:۵۵
سین ^_^