با یه دسته گل کوچیک و ذوق خیلی خیلی زیاد رفتم محل کارش میخواستم بعد از ده سال دوباره ببینمش وقتی رسیدم نبود؛ گفتن همین امروز یه اتفاق باعث شده پدر و مادرش با هم ازدست بده!:/ گل گذاشتم و اومدم بیرون...
پریروز بعد از ۵ سال شماره اش پیدا کردم و بهش پیام دادم بازم با ذوق:) اسم و چند تا نشونه بهش دادم و منتظر جوابش موندم... منو نشناخت!!!!!! نشونه های بیشتر و حتی عکسم براش فرستادم بازم نشناخت!!!!! واژه مناسبی برای توصیف حالم نیست:)
شاید مثل کسی که عشق اولش فراموشش کرده باشه:))))
امروز چند تا از دانش آموزای سال گذشته که رفتن یه مدرسه دیگه رو دیدم و داشتیم با هم حرف میزدیم و میگفتن خانم ما رو فراموش نکنیا:) که یکی از بچه ها گفت معلما دانش آموزای زرنگ یادشون نمیره! بهش گفتم یه مثال نقض برا این حرفت دارم، مثال نقض هم که خوندین میدونی چیه:) معلمم که خیلی هم دوسش داشتم و رابطه خیلی خوب و صمیمی داشتیم! و دو سال هم معلمم بوده منو یادش رفته!:)
فکر میکنم آدمای آروم و بی سر و صدا زودتر فراموش میشن!