وقتی پدر و مادر پای برنامه تلویزیونی نشستن و یه مرد نشون میده که زیر سی سال سن داره و مادرم از پدرم میپرسه به نظرت بهش میاد سنش اینقدر باشه پدر هم میگه بهش میاد بعد مادرم میگه پس به نظرت سین(من^_^) بهش میاد چند ساله باشه؟ میگه ۱۵...!!😅
مامانم برامون تعریف کرد و کلی خندیدیم :))) و با خودم گفتم پس بگو چرا؟! و یاد موضوع دوست پدرم افتادم دقیقا قبل کرونا همدیگر دیده بودن و احوالپرسی و حرف از فرزندان و بالاخره مثل اینکه اونا یه پسر مجرد دارن که میخواد تشکیل خانواده بده و ما هم که بله:)
اومدن خونمون، برا اولین بار بود همدیگر میدیدیم، از اون خیلی قدیما همدیگر میشناختن، محل زندگیشون یه شهر دیگه بود اما نزدیکمون... قبل از اومدنشون بهم گفته بودن ازم کوچیک تره و عکسش هم دیده بودم، تو اولین نگاه... عاشقش نشدم😁، اینکه ازم کوچیک تره برام پررنگ بود و ... با هم حرف زدیم با شروع صحبت متوجه شدیم اختلاف سنی بیشتر از اونیه که فکرش میکردیم:/( ماه تولدمون هم یکی بود:) ... اون که میگفت از ظاهر مشخص نیست ولی برای من بود و خوشبختانه متوجه شده بود اولین حسی که باید ایجاد میشد نشده. مرد، حکم حامی و تکیه گاه داره و با این فاصله سنی برام قابل قبول نبود ... تا آدم خودش قبول نکنه و با چیزی کنار نیاد نمیتونه حرف مردم تحمل کنه و نادیده بگیره... خیلی حیف شد 😅از این لحاظ که از همه نظر با درصد بالایی هم کفو بودیم؛ شاید تا ۹۰ درصد!
یکی از همکارام که همیشه پیگیر هست البته از سر دلسوزی:) پیام داد از شاهزاده سوار بر اسب سفید خبری نیست؟ و کلام همیشگیش گفت: «سخت نگیر» و بازم کلی حرف زدیم در این مورد... فکر میکنه زیر بار میرم(زهی خیال باطل:)
بهش گفتم منتظر شاهزاده سوار بر موتورم اونم کویر موتور😁، به نظر اون تا ۵۰ درصد شرایط جور باشه باید بله رو بدی!!!! تا ۵۰درصد فقط؟؟؟؟؟!:/ نمیدونه تو کارنامه ما ۹۰ درصدی هم هست که فکر نکنم تکرار بشه دیگه:/
همیشه از این سلاح استفاده میکنه که تا سنت بالا نرفته یه همراه داشته باشی زندگی خیلی بهتره و ... منم هر بار بهش میگم ؛ میدونم، کیه که بدش بیاد ولی تنهایی ترجیح میدم به پشیمونی بعدش.
تحمل تنهایی خیلی آسون تر از تحمل یه آدم با مسیر و نگاه متفاوته...