بهار

 جاییکه منتظر میمونیم برا سرویس مدرسه 

 

عابدی را حکایت کنند که شبی ده من طعام بخوردی و تا سحر ختمی در نماز بکردی.

صاحبدلی شنید و گفت: اگر نیم نانی بخوردی و بخفتی بسیار از این فاضل‌تر بودی.

اندرون از طعام خالی دار

تا در او نور معرفت بینی

تهی از حکمتی به علت آن

که پری از طعام تا بینی

 

  • یکی از دروس غیر تخصصی دیگه که امسال بهم دادن درس هنر هست... می‌خوام بافتنی بهشون یاد بدم:)... هنوز وسایل تهیه نکرده بودن برا همین نشستیم به حرف زدن... چون زنگ ریاضی خیلی کم فرصت پیش میاد که بخوام بهتر بشناسمشون... ازشون در مورد سرگرمی ها و مهارت هاشون پرسیدم... یکیشون پرسید خانم چند سالته؟ گفتم بهم میاد چند سالم باشه؟ یکیشون گفت ۲۴ یا ۲۵ ... گفتم نه و سنم گفتم... پرسید خانم ازدواج کردی؟😕 منم انگشت حلقه رو که خالی بود:) نشون دادم... باید میگفتم آره ازدواج کردم ده تا هم بچه دارم😁 
  • ریاضی نهم وقتی میرسیم به مجموعه تهی... همیشه میگفتم منظور اون تهی که شما میشناسید نیست:)))) این بار هیچی نگفتم خودشون گفتن خانم حسین تهی؟:)))
  • امروز یکی از بچه های کلاس دهم گفت خانم هدی(نام مستعار:)؛ سه سال متوسطه اول دانش آموزم بوده و الان نیست) سلام رسوند و گفت حتما پیامش بهتون برسونم!:) گفتم چه پیامی؟ گفت خانم خیلی تاکید کرد که حتما بهتون بگم:) میگه خانم قربون شما برم؛😅 معلم ریاضی مون خوب نیست... بهش گفتم سلام برسون و بهش بگو زنده باشی:)) قربون هیچ کس نرو😁