حوصله شرح قصه نیست...
یک سوم اول کتاب برام جذاب نبود، انگیزه ای برا خوندن کتاب نداشتم، ولی به خاطر نویسنده ادامه دادم و منتظر اوج داستان و تغییر روند بودم که این انتظار برآورده شد و تا انتهای کتاب پشت سر هم و تو دو سه روز خوندم. خلاقیت نویسنده در ارتباط دادن شخصیت ها و حوادث بسیار جالب و هیجان انگیزه... دو بار باعث حیرتم شد ولی نمیشه گفتش چون لو میره و جذابیتش از دست میده:)... داستان، حول دو شخصیت اصلی «برویر و نیچه» میگذره و سری به فروید هم میزنه:)
()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()
عباراتی از کتاب:
ازآنجا که هیچ انسانی عاری از دلهره و اضطراب نیست، پس هیچکس نمیتواند از رنجِ برهم خوردن دوستیها یا درد حاصل از انزوا و تنهایی بگریزد.
همچنان اصرار داشت اگر تنها بماند حالش بهتر میشود. با همان رفتار مؤدبانهاش به من فهماند باید سرم به کار خودم باشد. از آن آدمهایی است که در سکوت رنج میکشند، یا شاید چیزی را پنهان میکنند.
معمولاً خداحافظی با الفاظی همراه است که تداوم این رویداد را انکار میکند. مردم میگویند: «به امید دیدار!» فوراً برای دیدار مجدد برنامهریزی میکنند و حتی سریعتر از آن، تصمیمشان را فراموش میکنند؛ اما من از آن آدمها نیستم، بلکه حقیقت را ترجیح میدهم و حقیقت آن است که به احتمال زیاد ما دوباره یکدیگر را ملاقات نخواهیم کرد.
«بههیچوجه! این اعتراف فقط به خاطر خود تو است نه او. به نظر من اگر واقعاً میخواهی به او کمک کنی، باید با این دروغ زندگی کنی.»
با کنایه گفت بیش از آنچه باید، در زندگی با بحران مواجه بوده و در بیستسالگی، بهاندازه انسانی چهلساله تجربه داشته است!
«...از تو خواستم از فاصله دور به تماشای خودت بپردازی. وقتی از دور به تماشای مشکلات بنشینی، از شدت آنها کاسته میشود. اگر بهاندازه کافی اوج بگیریم، به ارتفاعی میرسیم که مصیبتها دیگر غمانگیز و جانکاه به نظر نمیرسند.»
هرکس تو را بشناسد، میداند چه استعدادهای منحصربهفردی داری! کار تو سختتر است؛ هرچه موهبت بیشتری داشته باشی، ناتوانی در شکوفا ساختن آنها نابخشودنیتر خواهد بود.
«بله، حواسم بود چطور به او خیره شده بودی! دیدن دستپاچگی ماتیلده خیلی جالب بود. نگاهتان مثل روزهای اول آشنایی بود. شاید بسیار ساده باشد؛ حالا قدر او را میدانی؛ چون فهمیدی از دست دادنش چقدر میتواند دردناک باشد.»
آیا باید زودتر به تو میگفتم؟ در این صورت، میرفتی و پشت سرت را هم نگاه نمیکردی!
()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()
+دوست داشتم علت یادداشت جمله های کتاب بنویسم ولی...
+ پست های بعضی دوستان که میخوندم میخواستم بنویسم و نظرم بگم ولی...
+ یادداشت گوشیم داره میگه چیزهایی هست که در موردشون بنویسی ولی...
+ از حس و حالم بنویسم ولی...
حوصله شرح قصه نیست:)
حوصله اش اومد من میخوانم 🫠🤝