تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

زهی خیال باطل

پنجشنبه, ۲۷ دی ۱۴۰۳، ۱۰:۳۹ ب.ظ

فکر میکردم میتونم عشق اول و آخرم فراموش کنم...

انتظار نداشتم ببینمش. وقتی دیدمش، میخواستم بهش بی توجه باشم اما نشد. بهش نگاه میکردم و قند تو دلم آب میشد!:)..‌. با وضوح کامل نمیدیدمش با فاصله ای که داشتیم. سعی میکردم چشم ازش بردارم! دوباره نگاهم کشیده میشد سمتش.

وقتی از کنارم رد میشد، باز هم نگاهش کردم، با لبخند ولی اون منو ندید:/

اون رفت و بهم فهموند تا همیشه عشق اول و آخرم میمونه:)))))

.

.

.

عجب لُپ هایی داشت!

+ اگر باز هم متن مبهمه!:)))) به تگ ها دقت کنید:)

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳/۱۰/۲۷
سین ^_^

نوزاد

نی نی

نظرات  (۴)

۲۷ دی ۰۳ ، ۲۲:۵۴ زری シ‌‌‌

😂😂😂😂😂😂

چرا باید عشق اول و آخر تونو فرامشو کنین 😂 خوبه که . نی‌نی ها خیلی گوگولی اند . البته نی‌نی مردم نه بچه‌ای که ۲۴ ساعت تو خونه‌تون باشه 😂

پاسخ:
اینقدر خددیدی؟😃 چه خوب:)
نمیدونم، شاید لازم باشه!:))))
خیلی!:)... به نظر شش یا هفت ماهه بود.
نمی‌دونم چون تجربه نکردم ولی حتما مصائبی!😅 هم داره.

هیچوقت بچه های تپل رو دوس نداشتم :))

پاسخ:
چون سنگینن و بغل کردنشون سخته؟😁
با اینم خاطره دارم!😂

😅😅😅😅😅

ممنون کلی خندیدم

پاسخ:
فکر نمی‌کردم اینقدر روان ملت شاد شه!😅
نوش جان😁🌸

بله دقیقا :))

پاسخ:
:))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">