تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مهمان ناخوانده

دوشنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۱، ۱۰:۳۳ ب.ظ
  • عشق و مرگ... هر دوشون مهمان های ناخوانده هستند. 

_هر از چند گاهی فیلم عاشقانه میبینم و پا به پای شخصیت های فیلم گریه میکنم😅

شاید خود آزاری باشه:(... ولی فکر میکنم به این گریه ها نیاز دارم!! این روزا هم که فکرم مشغول شده دوباره:/

_ چند روز پیش خبر یه تصادف پیچید... دو تا پسر نوجوون با سرعت زیاد زده بودن به تیر برق... ماشین داغون شده و راننده رفته کما و اون یکی هم فورا جونش از دست داده... پدر راننده، همکار پدرم و مادرش همکار قدیمی خواهرم بود... چند سال پیش که رفته بودیم خونشون دیده بودمش... بچه مؤدبی بود... دبستان یا راهنمایی بود.‌‌.. خواهرم می‌گفت به مامانش کمک می‌کنه و آدم خیلی شوخ طبعی هست... دیروز که از مدرسه برگشتم... پدر و مادرم داشتن میرفتن تشییع جنازه اش:/... امیدوارم جای خوبی داشته باشن و رحمت خدا شامل حالشون بشه.

  • «هر کس رو که دوست داری باید براش آرزوی شهادت کنی.» ( از کتاب قصه دلبری)

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۹/۲۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">