تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محبت» ثبت شده است

سردرد دارم و خوابمم نمیبره...!:/

مامانم همیشه میگه خداروشکر پسر نشدی! البته به خاطر حرفاییه که میزنم در ادامه این جمله ی «اگه پسر بودم» و بیشترش هم شوخیه:)( چون بدآموزی داره نمیگم چی میگفتم) و اینکه به نظر خودم اگه شیطونی هم دارم به مامانم رفتم😁 یه چند مورد ذکر میکنم که متوجه بشید چرا:)

مثلاً وقتی حواسمون نیست کف پامون قلقلک میده:))

و من فقط! وقتی مامان یا بقیه ( البته که همه نه) دنبال چیزی میگردن میگم ایناهاش و وقتی نگاه میکنن با دست من روی نوک دماغم مواجه میشن!:) و اینکه این کلک هم قدیمی شده و مامان از ده بار یه بار گول میخوره:( 

وقتی داشتیم تو خونه پیاده روی میکردیم مثلا... به مامان پیشنهاد دادم برای اینکه اثر بیشتری داشته باشه و خوش بگذره، دنبالش میکنم و دور فرش ها بدوه تا من نتونم بگیرمش، بعد چند دور که دید دارم بهش میرسم تقلب کرد و از وسط فرش رد میشد، منم از تعجب و خنده اول اینطوری😳 و بعدش هم این شکلی 🤣 شدم.

گاهی که حوصله ام سر میره یا در مواقعی فکر می کنم به پسر بودن، مثلاً موتور سواری خیلیییی دوس دارم ولی دو چرخه هم بلد نیستم برونم چه برسه به موتور:/ یا وقتی داداش با دوستاش و پدر با همکارا و دوستاش میرن بیرون میگم اگه پسر بودم باهاشون میرفتم:) مامانم میگه شایدم نمی‌بردنت.😅 در نهایت بیشتر این حرفا جنبه سرگرمی و شوخی داره برام و به نظرم بهترین حسی که یه زن می‌تونه داشته باشه و بالاترین نعمت هست مادر شدنه... چون میتونی یه اپسیلن اپسیلن از عشق خدا به بنده هاش رو درک کنی:) 

بعضیا قدر مادر میدونن بعضیا نه و بعضیا هم از نعمت داشتنش محرومن. ولی بین همه مادرا یه چیز مشترکه وقتی بچشون خوشحال باشه خوشحالن چه قدرشون بدونیم چه نه چه زنده باشن چه نباشن. خدایا همه مادرا عاقبت بخیر بشن، الهی آمین.

نمیشه از مادر گفت و از پدر نه.

یه چیزی که ما بچه ها مخصوصا تا زمانیکه مستقل نشدیم یا پدر و مادر؛ بهش نمی‌رسیم یا توجه نمی‌کنیم، وقتی رفتم سرکار و مجبور بودم سروکله بزنم با آدما فهمیدم که یه پدر که یه مرده و غرورش براش مهمه باید در طول زندگی چه حرفا یا چه رفتارا و چه کارایی تحمل کنه تا بتونه از زن و بچه اش حمایت کنه. متاسفم که دیر فهمیدم و بیشتر، اختلاف نظر و عقیده هامون می‌دیدم ولی خوشحالم که بالاخره آگاه شدم و قدرش میدونم. 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم؛ تقدیم به روح پدرا و مادرا.

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۰۰ ، ۰۲:۱۹
سین ^_^

امام جعفر صادق «علیه السلام» می فرماید:«کسی که نسبت به بزرگ تر ها احترام نگذارد و به کوچک تر ها محبت نکند از ما نیست.»

در این مورد خوب است به خاطره ای در مورد یکی از عالمان بزرگ گوش کنید. 

از برادر بزرگ امام موسی صدر پرسیدم: آقا موسی از چه خصوصیات اخلاقی ویژه‌ای برخوردار بود و چه عاملی سبب اوج و عظمت ایشان گردید و این گونه در قلب مردم دنیا به خصوص در میان شیعیان لبنان و دیگر مسلمانان جای گرفت؟

در جواب فرمود:«آقا موسی همیشه در خدمت مرحوم پدر، که معلم او نیز بود، نهایت احترام و ادب را به کار می گرفت. وقتی که پدر می خواستند از منزل خارج شوند، فورا می دوید، کفش های پدر را جفت می کرد و دست به سینه تا چند قدمی ایشان را بدرقه می کرد. و هنگامی که پدر بر می گشتند و از در حیاط وارد می شدند، بی درنگ و شتابان هر کاری داشت کنار می گذاشت و به استقبال او می شتافت.»

برگرفته از کتاب «بر سفره نماز»

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۰۰ ، ۱۱:۲۰
سین ^_^

روزی شخصی از بیابان به سوی مدینه می آمد. چون از راه دور به دیدار پیامبر(ص)  می رفت دوست داشت دست خالی نرود. در همین حال پرنده ای را دید که به سراغ بچه های خود در لانه رفت، آن شخص کنار لانه ی پرنده رفت و جوجه ها را گرفت و به عنوان هدیه نزد پیامبر(ص) آورد و وقتی به حضور پیامبر رسید، جوجه ها را نزد پیامبر گذاشت.

در همین هنگام که جمعی از اصحاب هم حاضر بودند، ناگاه مادر جوجه ها بدون آنکه از مردم وحشت کند، آمد و خود را روی جوجه هایش انداخت. معلوم شد مادر جوجه ها به دنبال آن شخص و به خاطر جوجه هایش او را تعقیب کرده و تا آنجا آمده است.

بله! محبت و علاقه به فرزند به قدری است که یک پرنده که به طور طبیعی از انسان گریزان است، خود را در بین آن همه جمعیت روی جوجه هایش می اندازد.

پیامبر(ص) وقتی این صحنه را دید رو به حاضران کرد و فرمود:«این محبت مادر نسبت به جوجه هایش را درک کردید، ولی بدانید محبت خداوند به بندگانش هزار برابر این محبت است.

برگرفته از کتاب «بر سفره نماز» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۰۰ ، ۱۰:۴۴
سین ^_^