تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

۵۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معلم و دانش آموز» ثبت شده است

بهار

 جاییکه منتظر میمونیم برا سرویس مدرسه 

 

عابدی را حکایت کنند که شبی ده من طعام بخوردی و تا سحر ختمی در نماز بکردی.

صاحبدلی شنید و گفت: اگر نیم نانی بخوردی و بخفتی بسیار از این فاضل‌تر بودی.

اندرون از طعام خالی دار

تا در او نور معرفت بینی

تهی از حکمتی به علت آن

که پری از طعام تا بینی

 

  • یکی از دروس غیر تخصصی دیگه که امسال بهم دادن درس هنر هست... می‌خوام بافتنی بهشون یاد بدم:)... هنوز وسایل تهیه نکرده بودن برا همین نشستیم به حرف زدن... چون زنگ ریاضی خیلی کم فرصت پیش میاد که بخوام بهتر بشناسمشون... ازشون در مورد سرگرمی ها و مهارت هاشون پرسیدم... یکیشون پرسید خانم چند سالته؟ گفتم بهم میاد چند سالم باشه؟ یکیشون گفت ۲۴ یا ۲۵ ... گفتم نه و سنم گفتم... پرسید خانم ازدواج کردی؟😕 منم انگشت حلقه رو که خالی بود:) نشون دادم... باید میگفتم آره ازدواج کردم ده تا هم بچه دارم😁 
  • ریاضی نهم وقتی میرسیم به مجموعه تهی... همیشه میگفتم منظور اون تهی که شما میشناسید نیست:)))) این بار هیچی نگفتم خودشون گفتن خانم حسین تهی؟:)))
  • امروز یکی از بچه های کلاس دهم گفت خانم هدی(نام مستعار:)؛ سه سال متوسطه اول دانش آموزم بوده و الان نیست) سلام رسوند و گفت حتما پیامش بهتون برسونم!:) گفتم چه پیامی؟ گفت خانم خیلی تاکید کرد که حتما بهتون بگم:) میگه خانم قربون شما برم؛😅 معلم ریاضی مون خوب نیست... بهش گفتم سلام برسون و بهش بگو زنده باشی:)) قربون هیچ کس نرو😁 
۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۰۱ ، ۲۰:۵۲
سین ^_^

 

کتاب

 

کتاب تکه هایی از یک کل منسجم رو کتابدار عزیز بهم قرض داد... قبل از اینکه تا آخر بخونم سه تا ازش سفارش دادم... یکی می‌خوام بدم کتابخونه یکی هم بردم مدرسه سر بعضی کلاس ها بخونیم... یکی دیگه هم فعلا هست ببینم قسمت کی میشه:))

خوندنش بهمون کمک می‌کنه به درون خودمون یه سر بزنیم و شاید تصمیم گرفتیم به خونه تکونی!:) ... رمان نیست و در حیطه روانشناسی می‌باشد:))

و اما سوال:)... چالشی:)))... اگر بهتون حق انتخاب بدن کدوم گزینه رو انتخاب میکنید؟

۱. عاشق بشید اما به وصال ختم نشه:/

۲. عاشق نشید.

 

  • یکی از دروس غیر تخصصی که بهم دادن برا تدریس، نگارش هست😑 تکلیف دادم بهشون... یکی از بچه ها گفت خانم میشه در مورد شما بنویسیم؟😅 گفتم خیلی هم عالیه و... اگه نوشتن و قابل انتشار بود😄 میذارم اینجا.

 

 

۱۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۰۱ ، ۲۳:۳۹
سین ^_^

یه تعدادی از دانش آموزام به خاطر مشکلاتشون یا شاید احساس نزدیکی که باهام دارن بهم پیام میدادن... البته در واتساپ خدابیامرز:/... یکیشون زمان کرونا که مدرسه مجازی بود شروع کرد به پیام دادن و در مورد بیماریش گفت...باور نکردم چون ظاهراً هیچ چی مشخص نبود و هیچ کس هم خبر نداشت و می‌گفت به کسی هم نگو... ولی اسم پزشک هایی که رفته بود، درست می‌گفت... دلم نمیومد بگم باورت ندارم ولی شواهد بر علیه اون بود... از کسی هم نمیشد بپرسم... بالاخره از یه دانش آموز مورد اعتمادم پرس و جو کردم به طور غیر مستقیم و به بعضی رفتارا و حرفاش سر کلاس فکر کردم و یاد بعضی حرف های عجیب غریبش افتادم که بوی دروغ میداد...بالاخره به این نتیجه رسیدم که داره دروغ میگه... عجیب بود ... واقعا چرا باید همچین دروغ بزرگی رو بگه! همینطوریش هم دوستشون داشتم... به خاطر جلب توجه بود یا ...؟!! ... جواب پیاماش ندادم ... منتظر بودم بعد یه مدت بیاد بگه دروغ گفته، دلیلش بگه و معذرت خواهی ولی خبری نشد... امروز باهاش حرف زدم و متوجه شدم دروغ نمیگفته:(!!! برام توضیح داد... یا خودش اغراق کرده در مورد بیماریش یا دکترش اینطوری گفته بوده و ترسیده... بهش گفتم که در موردش چه فکری کردم و معذرت خواهی کردم... اصلا ناراحت نشد و کلی هم ازم تشکر کرد که به فکرش بودم و احوالش جویا شدم:(...اغلب بچه ها بی کینه و صاف و ساده هستن و دوست داشتنی:)

صبح زود باید بیدار بشم ولی خوابم نمیبره از خستگی زیاد و اینکه بعد ازظهر هم خوابیدم:/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۰۱ ، ۰۰:۲۵
سین ^_^