تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

question 9

جمعه, ۱۵ مهر ۱۴۰۱، ۱۱:۳۹ ب.ظ

 

کتاب

 

کتاب تکه هایی از یک کل منسجم رو کتابدار عزیز بهم قرض داد... قبل از اینکه تا آخر بخونم سه تا ازش سفارش دادم... یکی می‌خوام بدم کتابخونه یکی هم بردم مدرسه سر بعضی کلاس ها بخونیم... یکی دیگه هم فعلا هست ببینم قسمت کی میشه:))

خوندنش بهمون کمک می‌کنه به درون خودمون یه سر بزنیم و شاید تصمیم گرفتیم به خونه تکونی!:) ... رمان نیست و در حیطه روانشناسی می‌باشد:))

و اما سوال:)... چالشی:)))... اگر بهتون حق انتخاب بدن کدوم گزینه رو انتخاب میکنید؟

۱. عاشق بشید اما به وصال ختم نشه:/

۲. عاشق نشید.

 

  • یکی از دروس غیر تخصصی که بهم دادن برا تدریس، نگارش هست😑 تکلیف دادم بهشون... یکی از بچه ها گفت خانم میشه در مورد شما بنویسیم؟😅 گفتم خیلی هم عالیه و... اگه نوشتن و قابل انتشار بود😄 میذارم اینجا.

 

 

نظرات  (۱۲)

۱۵ مهر ۰۱ ، ۲۳:۴۷ زری シ‌‌‌

سلام

2

نگارش چه پایه ای ؟

پاسخ:
سلام🌸
:)
یازدهم انسانی
۱۵ مهر ۰۱ ، ۲۳:۴۸ ⊹ 𝑯𝒂𝒓𝒖 ⊹

عاشق نشم.

این بهم درسی نمیده؛ احتمالا هیجانی هم به زندگیم وارد نشه ولی مریضمم نمیکنه. 

پاسخ:
گزینه اول هم می‌تونه نابود کنه هم بسازه از نو چه ساختنی:)) 


۱۶ مهر ۰۱ ، ۰۰:۰۰ زری シ‌‌‌

اوو

گفتم اگه راهنماییه برنامه های متنوع واسه نگارش انتخاب کنین

ولی خب دبیرستان و معمولا معلما به بچه ها سر انشا نوشتن سخت نمیگیرن

ته تهش 2 تا انشا واسه مستمر ...

برای ما که همچین بود

موضوع انشا هرچی هم بود یه سریا از نت کپی میکردن معلم هم نمره میداد بره ...

 

هف... یاد انشا نهمم افتادم... چقدر برگه سیاه کردم...

یادمه یه بار 4-5 صفحه کلاسور رییییز ریییییز نوشته بودم ... چه تاباه بودم

پاسخ:
دقیقا برا همین راهنمایی قبول نکردم... خوشم نمیاد از انشا:/ چه برسه بخوام یادشون هم بدم😑😅 ...
سعی میکنم سخت نگیرم😁... وقتی خودم بلد نیستم دیگه سخت گیری معنی نداره:)))
معلمتون سخت میگرفت؟
۱۶ مهر ۰۱ ، ۰۰:۰۸ زری シ‌‌‌

صاد بود ... صاد ! :))))

پاسخ:
همون معلم ادبیاته؟؟ 
فکرم به اون سمت نرفت:/

۱۶ مهر ۰۱ ، ۰۰:۱۲ زری シ‌‌‌

غیر از اینکه صاد بود و ارادتم بهشون ...

بله سخت میگیرفتن.

یعنی روزی که انشا داشتیم حتما باید انشا می بود...

با روش های تدریس متنوع البته

من شخصا علاقمند بودم بنوییم (اون سال) ، ولی گویا واسه بقیه بچه ها سخت بود :دی

 

با خودم فکر میکنم کاش روش هاشو یادداشت کرده بودم :)

پاسخ:
معمولا کسانیکه وقت میذارن برا کلاس، حسابی:)) سخت هم میگیرن که حق دارن:)
اگه علاقه نباشه خیلی سخته واقعا://
آره اگه یادداشت کرده بودی برام میفرستادی😁

کتاب خیلی خوبیه،کتابیه که ارزش هدیه دادن داره 

 

سوالت خیلی سخته،عاشق شدن بدون وصال یه درده،اصن اینکه عاشق هیشکی نباشی یه درد دیگه😐

اصن زندگی بدون عشق معنی نداره،عشق چیزی هست که به زندگی طعم میده

تجربه ای که به وصال ختم نشده رو داشتم،زندگی اون دوران خیلی خوش طعمتر بود تا الانی که فارغ از اون حسم

 

پاسخ:
بله عالیه...خوندینش؟ یا تعریفش شنیدین؟
دقیقا همینطوره هر دو درد ناکه... درد هجر یا درد بی عشقی:)
 از نوشته هاتون مشخصه که هنوزم حس خوبش همراهتونه:))

خوندمش،من سفر طولانی میرم با خودم کتاب میبرم،این کتاب رو توی خلوت و تنهایی خوندم،خیلی خوب بود ولیییییی خب اون احساسی که با خوندن این کتاب به آدم دست میده نیاز به مراقبت داره 

نوشته هام بی مخاطبه،نمیدونم شاید دیگه عادت اینقد کردم که حس میکنم دیگه فارغ از این حسم

 

پاسخ:
برا همین به نظرم لازمه تو کتابخونه شخصی آدم باشه این کتاب و چند سالی یه بار خونده بشه یا حداقل بهش سر بزنیم که ببینیم حواسمون به خودمون هست یا نه:)
برداشتم از فارغ از این حس بودن اینه که پذیرفتینش ... این حس همچنان در نوشته هاتون جریان داره... به نظرم خود عشق فراموش نمیشه...

موافقم باید باشه توی کتاب خانه 

من ک زدم تو فاز بی خیالی،نه میتونم به کسی دل ببندم نه اینکه میتونم بگم همچنان اون حس پا برجاست

 

پاسخ:
تجربه عشق یه نعمته به نظرم:)
امیدوارم بتونید از این مرحله از زندگی عبور کنید و اتفاقات خوب براتون بیفته...

1 اگر مقصود خدا باشه

ولی اگر بنده باشه 2

پاسخ:
فک میکنم عشق به خدا باعث وصال میشه... یعنی گزینه اول در مورد خدا نمیتونه درست باشه، میتونه؟
ولی می‌تونه این باشه از عشق زمینی به آسمونی(حقیقی) رسید... همون طوری که این شعر میگه: صورتش برجاست این سیری ز چیست... عاشقا واجو که معشوق تو کیست
۱۷ مهر ۰۱ ، ۱۰:۲۵ مرتضی پورظهیر

سلام

گزینه دو

میشه اون یکی کتاب قسمت من باشه؟؟!

پاسخ:
سلام
تا الان گزینه دو بیشتر انتخاب شده!:)
اگه میاید تحویل میگیرید آره:))))) 
در واقع افراد زیادی هستن که دوست دارم این کتاب بهشون هدیه بدم... فک کنم چند تای دیگه باید بخرم:)))
۱۸ مهر ۰۱ ، ۱۲:۴۷ مرتضی پورظهیر

اگه نگه میدارید تا برسم اره میام

کجا؟؟!

پاسخ:
800 کیلومتره... بازم نظرتون به اومدنه؟:)))
فارغ از شوخی... رفتم طاقچه چک کردم اگه این کتاب داره بخرم براتون... مثل اینکه میشه خرید و هدیه داد ولی نبود متاسفانه:/

۱۹ مهر ۰۱ ، ۰۱:۲۶ مرتضی پورظهیر

درود بر شما

همین که همینجا از مطالبتون استفاده کنم و لذت ببرم برام ارزشه

سلامت و موفق باشید

پاسخ:
زنده باشید.
لطف دارید. امیدوارم اگه وقتی گذاشتید برا خوندن پشیمون نشید. باعث یک لحظه خنده یا یک لحظه تفکر بشه:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">