تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

۳۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

از وقتی مدرسه شروع شده میزان مطالعه ام به شدت اومده پایین... یه بخشی از زمان درگیر مدرسه ام و بقیه اش هم صرف رفع خستگی میشه😶😅

برا اینکه یه انگیزه ای بشه برام: یه صفحه گذاشتم برا کتاب های در حال مطالعه. عنوان کتاب و تصویر جلدش میذارم اگر سوالی در موردش داشتید میتونید بپرسید:).

 

یه اتفاقی باعث شد بفهمم هنوزم خیلی زود ناراحت میشم...دست خودم نیست:/ اما فرقی که با گذشته دارم اینه که الان آگاهی دارم به این مسئله و سعی میکنم ناراحتی رو از خودم دور کنم. اینکه ناراحت بشم یا نه دست خودم نیست ولی اینکه چقدر تو این ناراحتی بمونم دست خودمه:) 

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۰۱ ، ۱۳:۱۳
سین ^_^

وقتی داشتم پست دیروز رو می‌نوشتم به مناسبت روز کتاب و کتابخوانی:) به این فکر میکردم که چطور از مخاطبای خوبم میتونم تشکر کنم که متناسب با روز هم باشه. تصمیم گرفتم هر کی برای پست Book نظر بذاره بهش یه کتاب هدیه بدم:) به انتخاب خودش. از شانس خوبِ جیبِ ما فقط دو نفر نظر گذاشتن😅. از اونجایی که تو شهرمون کتابفروشی خوب نداریم و حوصله پست کردن هم ندارم😶... به نظرم بهترین راه اینه خرید کتاب بذارم به عهده هدیه گیرنده ها و فقط پرداخت هزینه با من باشه. تا فردا منتظر هدیه گیرنده ها:) میمونم که اینجا رو بخونن و نظر مثبتشون اعلام کنن😄. اگه نیومدن بهشون اطلاع میدم:)

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۰۱ ، ۱۴:۲۶
سین ^_^

 گشتم دنبال یه دلیل خاص که باعث علاقمندیم به کتاب شده باشه اما پیدا نشد... وقتی دبستان میرفتم مثل بقیه کتاب قصه میخوندم:))... اون موقع خیلی به کتاب دسترسی نداشتم... اواخر دوره راهنمایی از کتاب های پدرم میخوندم و یادمه بهم میگفتن از اینا نخون شاید فکر میکردن برا سنم مناسب نیست! اواخر دوره دبیرستان عضو کتابخونه شدم البته برا درس خوندن به همراه دوستم. چون نزدیک کنکور بود نمی‌تونستم کتاب غیر درسی بخونم نه اینکه خیلی برا کنکور بخونم، نه. تا وقتی کنکور بود انگار نمیشد بری سمت کتاب غیر درسی:/ البته برا مدرسه میخوندم همیشه و درس ها هم کم نبود. دقیقا از عصر یا شب روزی که کنکور تموم شد نشستم پای کتاب های غیر درسی:)... وقتی تو کتاب ادبیات در مورد نویسنده های بزرگ ایران و جهان و کتاب هاشون میخوندیم در موردشون کنجکاو بودم. و بعد کنکور هم رفتم سراغشون:)

انگار آدمای خیلی زیادی رو ملاقات کردم و تجربه های متنوع و زیادی داشتم و اینا رو با کتاب خوندن دارم و برام هیجان انگیز و لذت بخش و آموزنده است:)

اول کتاب هنر ظریف بی خیالی یه عبارت خیلی قشنگ نوشته:

چاک سوییندل: «خواندن تار عنکبوت های ذهن را پاک می کند. قدرت تفکر را تقویت می‌کند. ماهیچه های مغز را ورزیده می کند. خواندن، قدرت تحمل ما را برای حقایق تلخ و راه های جدید بالا می‌برد. خواندن، بزرگ شدن را جایگزین پیر شدن می کند.»

  • اهل کتاب خوندن هستید؟ دلیل خاصی برای شروعش دارید؟
  • آخرین کتابی که خوندین؟ یا در حال مطالعه اش هستید؟
  • کتابی هست که باعث تغییرتون شده باشه؟ اخلاقی، مالی، اعتقادی و...
  • کتابی هست که بخواید معرفیش کنید؟:)
۱۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۰۱ ، ۰۶:۵۰
سین ^_^