تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

از حال بد به حال خوب

دوشنبه, ۳۰ مهر ۱۴۰۳، ۱۱:۳۱ ب.ظ

+ ساعت یه ربع به هفت رسیدم جای همیشگی که همکارا بیان و بریم مدرسه. چند لحظه‌ای گذشت دیدم یه گربه ی مرده وسط خیابونه:(... و از اون لحظه یه دلهره ای داشتم که نکنه ماشین ها از روش رد بشن:/... یکی از همکارا اومد، سعی کردم یه طوری وایسم که گربه رو نبینم ولی به سمت خیابون بودم... در حال صحبت بودیم که یه ماشین با سرعت اومد و از رو گربه رد شد و پخش شدن تکه های گوشت گربه رو دیدم که پرتاب شد و شاید تا جاییکه ما بودیم هم رسید، جیغ نزدم ولی با صدای بلند گفتم وای:(((( و چندقدم فاصله گرفتم ... خیلی حس بدی بود:/ نمیشد گریه کرد! حالم بد بود و نمیتونستم کاری کنم، باید آب می‌خوردم ولی در دسترس نبود، حالت تهوع گرفتم با بغض:/... وقتی رسیدم مدرسه رفتم آب خوردم... از جلو چشمام رد میشد اون صحنه... میدونستم راه حلش کلاس و دانش آموزا هستن:)... همینم شد وقتی میرفتم سر کلاس به ندرت یادآوری میشد ولی زنگ های تفریح بیشتر... تا الان خداروشکر اون صحنه هولناک! داره کمرنگ تر میشه ولی هنوز یادم نرفته.

+ صبح به این فکر میکردم ملت چطوری فیلم ترسناک میبینن:/... چند سال پیش نقد سریال کره ای بازی مرکب نگاه میکردم نتونستم تا آخر ببینم، حالم بد شد. چون چند تا از سکانس ها رو نشون میداد و بعدش توضیح و نقد. یادمه همون موقع دختر داییم که بچه مدرسه ای بود شاید ۱۵ سالش بود، می‌گفت این سریال رو دیده!!:/

+ امروز با ساغی صحبت کردم. یعنی با هم حرف زدیم و تنها کسی بود که قضیه گربه رو بهش گفتم:)... چون در مورد حواس پرتی ها می‌گفت و یه کم ربط داشت.

+ دوشنبه ها مطالعات هشتم دارم و آمادگی دهم. داستان داریم:)... درسمون در مورد دولت بود، یکی از بچه‌های کلاس هشتم گفت خانم من فکر میکردم رهبر و رئیس جمهور یکی هستن!:/...با وجود تکرار و توضیح و پرسش زیاد این درس سختشون هست چون اکثرا ماهواره دارن و شبکه های داخلی و اخبار نمیبینن و کسی هم نبوده بهشون اطلاعات بده. برا همین هنوز یه عده اسم رهبر و رئیس جمهور ترکیب میکنن برا جواب:)))))... یه عکس تو کتاب آمادگی دهم بود ازشون پرسیدم این شخص که جلو وایساده کیه؟ یه عده اصلا تو باغ نبودن یه عده هم اسم امام و رهبر رو قر و قاطی و بدون هیچ پیشوندی! میگفتن و به نظر از هم تشخیصشون نمی‌دن:) ... بهشون گفتم بگید آیت الله خامنه ای بعد یکیشون گفت حضرت الله:)))) البته سهواً!:)... در این لحظات میخندیدم بدون فکر کردن به صحنه ای که صبح شاهدش بودم، به خاطر دانش آموزای دوست داشتنیم که همیشه یه چیزی در آستین دارن که روح و رانمون شاد شه.

نظرات  (۲)

سلام:)

حضرت الله:))))

امان از این بچه‌ها:)

پاسخ:
سلام
عمدی نبود، می‌خواسته بگه حضرت آیت‌الله!:)))

سلام 

ای وای :(  دیدن همچین چیزایی منو دیوونه میکنه 

منم اصلا نمیتونم فیلمایی که صحنه های خشن داره ببینم، روحم آزرده میشه 

بچه های الان که الحمدلله اکثرا مرز و محدوده ندارن، همه مدل ورودی صوتی و تصویری دارن، از عاشقانه های غیرمجاز تا ترسناک‌های مخوف و طنزهای سخیف ... 

پاسخ:
سلام🌹
امیدوارم هیچ وقت شاهد همچین صحنه هایی نباشید. خیلی بده:/
همیشه میگم چقدر گناه دارن:/... درسته آدما اختیار دارن ولی محیط و زمانه هم تاثیر داره. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">