تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

الغارات

پنجشنبه, ۵ مرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۳۲ ب.ظ

عبارت هایی از کتاب:( مشخص شده با «»)

«احساس مسئولیت است که نقطه نهایی است که انسان مؤمن باید به آن برسد.»

«به خدا قسم هیچ ملتی در میان شهر خودش مورد حمله قرار نگرفت مگر اینکه ذلیل شد.»(امام علی به مردم کوفه برای رفتن به جنگ شامیان)

داستان نجاشی رو قبلا شنیده بودم... قابل تأمله به شددددت و مشابه با خیلی از اتفاقاتیه که برای خودمون میفته یا میشنویم... در چنین شرایطی باید حواسمون به این عبارت باشه:

«دشمنی با عده ای، شما را به ترک عدالت نکشاند، عدالت را رعایت کنید که به تقوا نزدیک تر است.»

زمانی که دانش آموز بودم انگار به مدارس بخش نامه فرستاده بودن در مورد پوشیدن هدبند! چیزی که شنیدم اون موقع... دقت کنید رعایت حجاب نه! پوشیدن هدبند!!!... تا قبل از اون هم همیشه موجه میپوشیدم و موهام مشخص نبود... لزومی نمی‌دیدم هدبند هم بذارم زیر مقنعه ام! شاید هم اصلا نداشتم که بپوشم... معاون مدرسه نذاشت برم سر کلاس... عمیقاً و به شدت ناراحت شده بودم... بهم بی احترامی شده بود... میدیدم که بقیه هدبند میندازن دور گردنشون و فقط موقع نظارت میارنش رو سرشون... معاون هم خوب میدونست و یادمه که مستقیماً گفت که بیرون از مدرسه اصلا به ما مربوط نیست و کاری نداریم باهاتون!! ... خیلی با خودم کلنجار رفتم و حتی به این فکر کردم که موهام بیارم بیرون:/... ولی میدونستم این لجبازی به ضرر خودمه و بعد مدتی آروم شدم اما هنوزم بعد گذشت سال ها یادم نرفته... همین الآنم یه عده از مسئولین آموزشی هیچ دلسوزی ندارن و شاید حتی اعتقادی در کار نیست فقط به هر طریقی میخوان چیزی که بهشون گفته شده یا حتی گفته هم نشده!!!! رو اجرایی کنن صرفا جهت خودشیرینی:/ منطقی پشتش باشه یا نه... نتیجه عکس هم داشته باشه برا کی مهمه!:/

 

سخنرانی های استاد حامد کاشانی بهم کمک کرد که بهتر درک کنم چرا امام علی علیه السلام رو یاری نمی‌کردن! ... 

 شعر فاضل نظری چه خوب توصیف می‌کنه لبیک نگفتن به بهانه های مختلف و...

فرق این کتاب با کتابهای دیگه ای که در مورد حضرت علی علیه السلام خوندم دقیقا همونیه که نوشتن: سالهای روایت نشده از حکومت امام علی علیه السلام.

 

به «سلطان جهان»، «شاه عرب» گفتند و عیبی نیست

به هر تقدیر دست لفظ، از توصیف کوتاه است

_______________________________________________

دیشب کاملا اتفاقی برنامه مهلا با حضور عباس موزون رو دیدم. فوق العاده بود!

فقط یه نمونه اش توضیحی بود که در مورد «... مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ(علیه السلام)» دادن ... یکی از سوالای مخفی ذهنم بود که واژه مهجهم یعنی چی:)...

 

«أَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُودِ وَثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْق عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَأَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ علیه السلام»

 

«االهم عجل لولیک الفرج»

_______________________________________________

کتاب الغارات، چهارمین کتاب پویش کتابخوانی.

معرفی دوستان میتونید اینجا ببینید.

با تشکر از خانم دزیره🌹

 

نظرات  (۷)

سلام عزیزم 

التماس دعا 🌸

پاسخ:
سلام🌹
محتاج دعا هستیم🙏🌸
۰۶ مرداد ۰۲ ، ۱۷:۵۷ شاگرد بنّا

هدبند برای جلوگیری از شیوع شپش نبود؟! من این‌طور یادمه. 

 

+ ینی کل دو روز پیش در حال تماس با وزارت، صدا و سیما، روبیکا، و هر شماره‌ای که می‌تونست مربوط بشه به برنامۀ مهلا رو زنگ می‌زدم که مستدل علیه این برنامه صحبت و لغوش رو مطالبه کنم. هنوز هم پویشمون در جریانه. 

پاسخ:
شپش؟! نه، چون از اون هدبندهایی که کل سر رو بپوشونه نبود و تعداد کمی همون هدبند باریک ها رو میپوشیدن، بیشتری ها فقط موقع نظارت میاوردن رو سرشون، همش دور گردنشون بود. همون موقع از اداره پیگیر شدیم همچین دلیلی براش نگفتن فقط گفتن بهشون بخشنامه شده!!. تا جاییکه یادمه هم خیلی زود اجبارشون رو برداشتن چون هیچ فایده ای نداشت!
قسمت مربوط به عباس موزون یا کل برنامه؟ اصلا این برنامه رو نمی‌شناختم اتفاقی این قسمتش رو دیدم. قسمتی که دیدم به نظر نمیومد مشکلی داشته باشه!
اگه ممکنه دلیلش رو بگید.
رفتم سرچ کردم و اینطور که متوجه شدم بحث قسمت عباس موزون نیست! بلکه حرفایی هست که تو این برنامه زده شده... بعضی مواقع ناآگاهانه تبر به دست میشیم!
بعضی حرف ها وقتی کامل گفته نمیشن باعث ایجاد سوء تفاهم میشن.
بعضی حرف ها درسته ولی جای مناسب که گفته نمیشه سوء تفاهم ایجاد می‌کنه...
بعضی حرف ها شاید از رو دلسوزی گفته بشه ولی جاهلانه باشه! 
یه تعداد از نظرات در مورد برنامه رو خوندم از جهت تفرقه بین مذهبی ها نگران کننده بود!
موافقم که یه حرف اشتباه سهوی یا عمدی ممکنه اثرات جبران ناپذیری داشته باشه ولی برای اصلاحش بهتره راهی انتخاب بشه با کمترین ضرر.
۰۶ مرداد ۰۲ ، ۲۳:۱۸ شاگرد بنّا

بله برنامۀ آقای موزون مثلِ خودشون تمیز بود :)

 

دایرۀ ضرر نباید فهمِ ما باشه، باید کلان نگاه کرد. نگرانِ ریزش‌ها بودن خوبه، املا نه وقتی باید نگرانِ اصلِ دین بود. 

پاسخ:
فکر میکنم متوجه منظورتون هستم... اصل دین اصله ولی برای مردم باید بمونه برا همین باید نگران مردمی بود که شاید روشن نباشن نه که نخواستن، بهشون نرسیده... 
۰۶ مرداد ۰۲ ، ۲۳:۳۶ شاگرد بنّا

بهشون باید سالم برسه، نه تحریف‌شده :)

پاسخ:
شاید بشه اصل دین رو داشت با کمترین ریزش:)
۰۶ مرداد ۰۲ ، ۲۳:۴۸ شاگرد بنّا

پس چرا امام علی علیه السلام ایییییییییین‌قدر ریزش داشتند؟ :)

ریزش‌های کتاب الغارات بیشتر از جمهوری اسلامیه و طرفدارای جمهوری اسلامی بیشتر از امام علی علیه السلام :)

و چرا اصولی‌های امام علی علیه السلام ایییییییین‌قدر کم بودن؟! بشمارید: مالک... اباذر... عمار... چند نفر کلا دورشون مونده بود؟! امام علی علیه السلام فکرشون به دغدغۀ شما نرسیده بود؟! :)

صفحاتِ 133 تا 138 اصلِ دین بود با ریزشِ فرااااااوان! آیا امام علی علیه السلام دلسوز نبودن؟! یا راهِ دیگری بلد نبودن که اصلِ دین باشه با کمترین ریزش؟! 

پاسخ:
حرف من اینه: تبیین کردن...
مثال هایی مثل نجاشی که تو کتاب هست نشون میده میدونستن حق با کیه ولی نتونستن بر نفسشون غلبه کنن... میدونم منظورتون چیه و تو داستان نجاشی هم امام نشون میده که حق رو برا هیچ چی فدا نمیکنه... بازم میگم متوجه منظورتون هستم:)
حرفم از اول در خصوص این برنامه این بود بهتر نیست از طریق همین برنامه روشنگری کرد؟ ضربه ای که زده رو خودش اصلاح کنه ...و تعطیل شدن برنامه مرحله آخر باشه. از اول هم کلی حرف زدم چون در خصوص این برنامه کامل در جریان نیستم پس حق اظهار نظر هم نداشتم:)

امام علی علیه السلام روشنگری براش مهمه چون تا آخرین لحظه میخواد با زبیر صحبت کنه...
با روشنگری های امام حسین(ع) حر و تعدادی برمی‌گردن... 
.
.
.
میدونید چیه؟ اگه یادتون باشه مستقیم رفتید سر اصل مطلب که دنبال تعطیل کردن برنامه هستید:) اگه قبلش مراحلی که طی شده بود و یا دلیل یا دلایل رو بهش اشاره میفرمودین، این برداشت صورت نمی‌گرفت که از اول رفتید سراغ مرحله آخر و این بحث صورت نمی‌گرفت. الان شاید به نظر میاد که میگم مدارا باید کرد حتی اگه اصل دین به خطر بیوفته اما منظورم این نیست و با شما موافقم:)

۰۷ مرداد ۰۲ ، ۰۰:۴۳ شاگرد بنّا

در خطای اوّل فرمایشِ شما صورت گرفت، لطفا هشتگ‌های مرتبط رو دنبال کنید (خصوصا از نظر زمانی که متوجه روندِ مدارای هوشمندانه باشید) با تذکّر شروع شد و اتفاقا تذکراتِ نرم. در حد این‌که فلان برنامه کمی مذهبی_صورتی می‌زنه و مراقب باشن. 

در خطای دوم تذکرها تندتر شد و آلارمِ قرمز روشن، که آیا تذکر رو دریافت نکردن یا دریافت شده و به روی خودشون نیاوردن؟! در این مرحله به پاسخگویی شبهات پرداخته شد با هشتگِ مستقیمِ صورتی...

در خطای سوم پویش‌ها، توئیت‌ها و ترندها بالا گرفت. پیام‌ها حاوی خطاب مستقیم بودن و اسم و رسمِ مهمان‌ها و شروع به ریشه‌یابی و مرورِ احوالاتِ گذشته مثلِ موضع‌گیری‌های آقای پویانفر در زمان اغتشاشات... 

و مرحلۀ مطالبۀ لغو بعد از اینها بود. و دقت کنید که توئیتِ جدیدِ آقای پویانفر مبنی بر این‌که خط‌شون رو روشن کردن، بعد از این مطالبۀ سنگین و همگانی و متحد بود که تازه به خودشون اومدن! فکر می‌کنم دو روز پیش توئیت زدن. بعد از چهار برنامه، تازه پریروز! مطالبۀ لغو هم فکر می‌کنم سه یا چهار روز پیش شروع شد.

فکر می‌کنم با این تشریحم مسأله براتون حل بشه. اما یک درصد اگر نشد، باید بگم اصلِ دین مماشات‌بردار نیست که صبر کنیم بعد از چهل_پنجاه برنامه که رسوخ و نفوذ داشت، تازه به فکر بیفتیم! قیامِ امام حسین علیه السلام رو از این منظر ببینیم هم پس باید بگیم چرا ایشون سریع اقدام کردن؟! در صورتی که اقدامِ ایشون دنبالۀ مدارای زمانۀ پدر و برادرشون بود و دیگه جایی برای مماشات نداشت. (البته به علاوۀ مسألۀ نیرو و شیعۀ راستین که اینها بحث‌هایی متفرقه است. ) اما فکر می‌کنم به نقطۀ روشن و مشترکی رسیدیم الآن و گره باز شد. اگر نشد بفرمایید بنده به قدرِ زمان در خدمتم. 

پاسخ:
ممنون بابت توضیحات🙏... اصلا در جریان برنامه و حواشی نبودم... شاید به این دلیل که از فضای مجازی و تلویزیون دورم... مسأله حل شد و مشکلی نیست.         خدا قوت. خدا به وقتتون برکت بده. ببخشید بابت برداشت اشتباه و وقتی که ازتون گرفته شد. و ممنون به خاطر وقتی که گذاشتید.
یه تشکر هم به خاطر اشاراتی که گاهی به کتاب های خوب دارید. کتاب حماسه حسینی رو همین اواخر اسمش شنیده بودم وقتی شما هم در موردش نوشتید شروع کردم به خوندنش... 


۰۷ مرداد ۰۲ ، ۰۱:۰۷ شاگرد بنّا

شما حلال بفرمایید. اگر بیانِ من ناقص نبود، وقتِ شما هم گرفته نمی‌شد. 

من هم از اشاراتِ کتابیِ پست‌های شما بهره می‌برم؛ خصوصا شعرهای دلکشِ فاضل که به اقتضای شرایطم فعلا از مرورِ لطایفِ شعری دورم و اینجا نفسی تازه می‌کنم. 

 

سلامت و مؤید باشید. التماسِ دعای ظهور. 

پاسخ:
اختیار دارید، خداروشکر که مسأله روشن شد. 
باعث خوشحالیه. 
زنده باشید.
در پناه حق.
ان شاء الله یار و یاور حضرت باشیم. 
اللهم عجل لولیک الفرج.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">