دل سوی تو آورده پناه...
از کتاب «وجود»؛ فاضل نظری
من برق چشمهای تو را دیدهام، تو نیز
اشک مرا ببین که خداحافظی کنیم
«»«»«»«»«»«»«»«»««»«»«»«»«»«»«»
تن دو روزی بیشتر پیراهن روح تو نیست
هرچه کمتر خو به این پیکر بگیری بهتر است
«»«»«»«»«»«»«»«»««»«»«»«»«»«»«»
گر نیست به جز خون جگر مزد من از عشق
بر شانه چرا میکشم این بار گران را
«»«»«»«»«»«»«»«»««»«»«»«»«»«»«»
راضی به عذاب دگران نیستم اما
گر عادلی ای چرخ! فلک کن دگران را
«»«»«»«»«»«»«»«»««»«»«»«»«»«»«»
گفت: اولین نشانه عاشق شدن غم است؟
بوسیدمش به گریه و گفتم: غمت مباد
«»«»«»«»«»«»«»«»««»«»«»«»«»«»«»
در کوله بار قسمت ما غم زیاد بود
«»«»«»«»«»«»«»«»««»«»«»«»«»«»«»
چیزی نصیب من نشد از کارگاه عشق
غیر از غمی که از سر من هم زیاد بود
«»«»«»«»«»«»«»«»««»«»«»«»«»«»«»
کمند عشق را پیچیدگی این بس؛ که در دامش
گرفتاری ست آزادی و آزادی گرفتاری
«»«»«»«»«»«»«»«»««»«»«»«»«»«»«»
چشم از طمع بپوش که دنیای اغنیا
چندان که میرسد به نظر، چشمگیر نیست
«»«»«»«»«»«»«»«»««»«»«»«»«»«»«»
گریه چیزی از غم عاشق نمی کاهد ولی
گر بنا داری به اندوهت بیفزایی بیا
«»«»«»«»«»«»«»«»««»«»«»«»«»«»«»
کتاب زندگی من«سیاه مشق» غم است
«»«»«»«»«»«»«»«»««»«»«»«»«»«»«»
وقتی دلیل خواستی از من برای عشق
غیر از خود تو هیچ گواهی نیافتم
«»«»«»«»«»«»«»«»««»«»«»«»«»«»«»
سرنوشت شمع جانسوز است اما روشن است
«»«»«»«»«»«»«»«»««»«»«»«»«»«»«»
+ صرفا جهت خنده!:)
داشتم به خواهرم میگفتم باید یه اعلامیه بزنم بگم هر کی آشپزی بلده بدون هیچ شرط دیگه ای قبولش میکنم!:)))؛ حوصله آشپزی ندارم:/
و دو مورد دیگه هم میشه اضافه کرد: یکی شوخ طبع بودن و یکی دیگه هم شاعر بودن!:)))... این آخری از اثرات خوندن اشعار فاضل نظری هست:))))
حسن ختام این پست هم بیتی از شعر «بوتراب» فاضل نظری؛
دل سوی تو آورده پناه از غم دنیا
این طفل، یتیم است در آغوش بگیرش
سلام
جالبه، گلچینی از بیت های مختلف یک کتاب..
من خودم خیلی اهل شعر نبودم تا اینکه با یکی دوتا از کتاب های فاضل خیلی سال پیش آشنا شدم.. و واقعا به دل میشینه.. البته بعضی از کلیپ هاشونم دیدم که در جلسات دیدار شاعران، و اونا هم برام جالب بود.. مثلا یکیش همین شعر گر عقل پشت حرف دل اما نمیگذاشت.. (البته "روی حرف دل" که نکته داره)
فاضل نظری، دیدار شعرا
اینم یک بیت از ما از کتاب وجود:
نشان مذهب من عشق است حقیقتی که در آن عالم..
امید آنکه به اعجازش شهید خوانده شوی هم هست..
////
+ جالبه، من قدیما هرکی ازم میپرسید ملاکت برای ازدواج چیه، میگفتم آشپزیش خوب باشه :))
اما کلا دیدگاهم اینه که اینطور کارا اگر از روی وظیفه انجام بشه، سخته.. چون زحمت داره.. باید نیت یا نیت های دیگه ای داشته باشه آدم که براش لذت بخش باشه.. :)