تشنگی آور به دست...

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

ضربان قلب...

سه شنبه, ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۴۱ ق.ظ

ظهر که از مدرسه برمیگشتیم هوا سرد بود به شدت!:)... بوی برف میومد:)... و منم استثنائا این هفته نرفتم خونه و قرار هست سه شنبه برگردم!. به خاطر تعطیلات، درس ها عقب افتاده:/.

یهویی شد و خانم صاحب خونه گفت می‌خوام برم خونه دخترم؛ تا ساعت یازده، دوازده شب حتما برمی‌گردم؛ نمیترسی؟ منم اطمینان دادم بهش که مشکلی نیست و با خیال راحت برو. عصر نخوابیدم!... هوا تاریک شده بود و ابری بود و مهیای بارش... بارون های ریزی میومد پایین:)...تو حیاط وایسادم منتظر برف!:)؛ یه کم برف اومد و ضربان قلبم بالا رفت!! یه حس فوق‌العاده... و اشک !:)... خنده ام میگرفت از خودم ولی از شدت خوشحالی ،ذوق و...نمی‌تونستم گریه نکنم!:))))... مدام برف نمیزد، بارون میشد و گاهی برف... دو سه ساعتی دانش آموز سال اولم با پسر کوچولوش مهمونم بودن برا همین فرصت زیاد بیرون موندن رو نداشتم!:)... چند باری اومدم تو حیاط و برف میومد ولی نمی‌تونستم زیاد بمونم:)... وقتی دوباره تنها شدم چند دقیقه ای یه بار نگاه میکردم ببینم برف میاد یا نه!...بالاخره ساعت یازده و خورده ای که خانم صاحب خونه اومد، برف هم اومد:)... نگاه کردم و از این نگاه کردن سیر نمی‌شدم! مثل فرشته ها بودن که سبک بال میومدن پایین... چند باری هم رفتم زیربرف، سردبود خیلی، ولی دوست نداشتم بیام داخل خونه... فیلم گرفتم برا بعداً که نگاه کنم، اما فیلمش اصلا جای خودش نمیگیره:/... میدونستم بعد از این معلوم نیست کی بارش برف تو شب رو ببینم:/ ... یه حسی مثل حسرت از دست دادن یا دلتنگی... دوست نداشتم تموم بشه... این حس منو برد سال ها پیش وقتی دبیرستانی بودم... دختر عموم که نی نی بود بغلم بود، تو خونه می‌چرخیدیم...خوابش برد!:)... سرش رو دوشم بود... صدای ضربان قلبش که تندتر از قلب خودم میزد رو می‌شنیدم... و با وجود اینکه خسته شده بودم، دوست نداشتم اون لحظه، پایان داشته باشه...

خدایا شکرت❤️

نظرات  (۵)

سلام :) 

چه احساسات قشنگی بهم منتقل شد :) 

پاسخ:
سلام💐
معمولا نمیتونم احساسات و ذهنیاتم رو به خوبی منتقل کنم و این نظرتون خوشحال کننده است برام:)
۱۵ اسفند ۰۲ ، ۰۴:۴۱ زری シ‌‌‌

؛))))

عشق برف ؟ :)

پاسخ:
💐
عشق برف😊
۱۵ اسفند ۰۲ ، ۱۳:۵۷ یاسمن گلی :)

ای جان چقدر قشنگ :) حال دلت قشنگ :)

پاسخ:
😊🌸
ممنونم، از این لحظات قشنگ روزی خودت💐

حس خیلی خوبیه.. 

نمیدونم تا حالا به دونه های برف که روی لباس میوفتن، دقت کردین یا نه.. البته خب عکسشون تو اینترنت هست ولی از نزدیک دیدن یه حس خاصی داره.. یه شکل هندسی فوق العاده دقیق دارن تو اشکال مختلف !! خیلی خاصه واقعا.. وقتی میوفتن رو لباس تو هوای سرد.. معمولا برای چند لحظه همون شکل خودشون رو دارن تا اینکه آب بشن.. 

حتی شاید بتونید ازشون با زوم گوشی یا روی حالت ماکرو، عکس بگیرید که این دیگه خیلی خاصه :) 

پاسخ:
چه جالب!!!... اصلا نمیدونستم از نزدیک هم این شکل هندسی دونه برف دیده میشه!!!
اتفاقاً رفتم زیر برف ولی دونه هاش ریز بود و زود آب میشد...
ریاضی نهم، ابتدای یکی از فصل ها، نوشته که شکل هندسی هیچ دو تا دونه برفی مثل هم نیست!... تصویر چند تا رو هم گذاشته. 
خیلی جالبه... چقدر از نزدیک دیدنش می‌تونه جذاب باشه... 
ممنونم که گفتید. اگه یادم باشه به دانش آموزام بگم. من که معلوم نیست دیگه کی برف ببینم.

بله.. اگر هوا اونقدر سرد باشه که وقتی دونه ها میان پایین، تغییر شکل ندن.. اگر خیلی دقت کنید احتمالا میتونید ببینید چون بعضی هاشون خیلی هم ریز نیستن.. مثلا یه قطری حدود 8-9 میلیمتر دارن که کم نیست.. اگر تمرین کنید احتمالش هست که بتونید ازشون عکس بگیرید. 

نهم نمیدونم چندم قدیم میشه ولی خب من دیگه یادم نیست تو کتابامون چی بود.. :) ولی عکس های قشنگی هست تو اینترنت ازشون و عجیبه واقعا..!! 

خواهش میکنم 

پاسخ:
هوا خیلی سرد نبود چون بارون و برف میومد با هم و چند دقیقه بارون میومد دو باره یه کم برف. بعیده دیگه برف ببینم امسال:)... 
فک کنم تو کتاب های قدیم نبود.
بله دیدم. قشنگ بودن. یه چند تا از همین عکس ها رو گذاشتن تو کتاب.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">